همانطور که میدانید یک هفتهای است سایت gisgolabetoon. com از کار افتاده و فقط سایت gisgolabetoon. ir در دسترس است. صبح داشتم با مسئولین دوگانه سایتم سروکله میزدم و خون خونم را میخورد که این پیامک از طرف آقای شوشو به دستم رسید :
- خانم دکتر ممکنه امروز برای صرف ناهار در خدمتتان باشم؟ اگر قبول کنید، باعث افتخار منه .
فوری جواب دادم :
- اوا خاک عالم! شما کی باشید؟
- فکر کردم شماره مرا دارید. من دکتر جاودانی هستم .
- همان نویسنده معروف هندیجان نامه که بهتر از جلال آل احمد مینویسه؟
- بله
- با کمال میل قبول میکنم. ولی یک شرط داره
- چه شرطی؟
- امروز در مورد کتاب آینده تون برام حرف بزنید .
- حتما. ساعت یک و نیم در رستوران... شما را میبینم .
- از دعوتتان متشکرم .
همین چند تا پیامک حال و روزم را عوض کرد. بدوبدو رفتم شانه به موهایم کشیدم و دستی به صورتم بردم. مثل همیشه خوش قول ساعت یک در رستوران مذکور حضور پیدا کردم !
پیامک دادم :
- آقای دکتر، من چطور شما را بشناسم؟
- من شما را ندیده میشناسم .
همینطور قند بود که در دلم آب میشد. اولین باری بود که آقای شوشو چنین ابتکاری به خرج میداد. حسابی خوشحالم کرد . دردسرتان ندهم که ناهار خوبی از آب درآمد. من هم یادم رفت چقدر از دست یکی از مسئولین سایتم عصبانی بودم.
شما هم هرچند وقت یک بار از این کارهای بامزه بکنید. اگر شوهرتان این کار را نمیکند، شما بکنید. خیلی مزه میدهد. رابطه را تر و تازه میکند .
ببینم تا هفته دیگر چند نفر شما چنین ابتکاری به خرج داده. اگر یک آقا این کار را برای همسرش انجام بدهد و اینجا بنویسد که پیش من جایزه دارد: )