محرم و صفر تمام شد و نوبت جشنهای عروسی است. به به!
اگر کتابهای مرا خوانده باشید، بخوبی می دانید من به برگزاری مراسم معتقدم. من معتقدم برگزاری مراسم، کارهای معمولی را به کارهای شگفت انگیز و ویژه تبدیل میکند.
به همین دلیل در کتاب «ازدواج مثل آب خوردن آسان است!» به خانمهای مجرد میآموزم چگونه مراسمی برگزار کنند که در طی آن به ناخودآگاه خود اعلام نمایند آماده ترک دوران مجردی و ورود به دوران متاهلی میباشند.
در کتاب کوچک «پاکسازی روح» به شما جویندگان آرامش و اعتلای روح میآموزم چگونه مراسمی برگزار کنید و به ناخودآگاه خود اعلام نمایید حاضرید کینهها و رنجشها را دور بریزید و زندگی را با قلبی شفاف و کنتوری صفر آغاز کنید.
در کتاب «چگونه مغناطیس پول شویم؟» شما میآموزید چگونه برای «پول» مراسم بسازید تا نشان بدهید برای پول ارزش قائل هستید و آمادهاید به یک مغناطیس پول تبدیل شوید.
از زمان بسته شدن نطفه یک انسان، برنامه ریزی او برای زندگی آغاز میشود. تا شش سالگی 90% ذهن ناخودآگاه انسان برای زندگی آیندهاش ریخته شده است. وقتی هجده ساله میشویم 95% ذهن ناخودآگاه ما برای زندگی کردن برنامه ریزی شده است. به همین دلیل ما اشتباهات خود را بارها و بارها تکرار میکنیم؛ زیرا متاسفانه برای انجام این اشتباهات، برنامه ریزی شدهایم. اگر تصمیم دارید تغییری اساسی در زندگیتان بوجود بیاورید، لازم است برنامه ریزیهای اشتباه ذهن خود را بشناسید و به «شیوه ای» ذهن ناخودآگاه خود را دوباره برنامه ریزی کنید.
برگزاری مراسم یکی از سادهترین و خوشایندترین راههای برنامه ریزی جدید برای ناخودآگاه است.
این همه صغری و کبری چیدم که بگویم: من به برگزاری جشن عروسی معتقدم! این مراسم باعث میشود ناخودآگاه شما باور کند وارد مرحله ای تازه شده است:
· دوران تک بودن تمام شد.
· دوران تصمیم گیریهای انفرادی تمام شد!
· دوران تنهایی تمام شد!
به عنوان یک متأهل قرار است دو نفری تصمیم بگیرید، دونفری برنامه بریزید، گاهی اوقات نفع خود را کنار بگذارید و برای نفع دیگری اقدام کنید. گاهی اوقات الکی بگویید: «حق با تو است عزیزم!» گاهی اوقات به خودتان فشار بیاورید و بگویید: «معذرت میخواهم. من اشتباه کردم...»
البته با تجملات عجیب و غریب موافق نیستم. بویژه اگر برای شما و داماد سنگین باشد. اگر پول دارید و فشاری به شما نمیآید، هرقدر که میتوانید بریز و بپاش کنید! اصلاً عروسی سیندرلا را برگزار کنید! ولی اگر هزار خرج و مخارج واجب پیش رو دارید، هرگز لازم نیست برای بستن دهن فامیل، هزینه کنید. یادتان باشد دهن بعضیها بسته نمیشود. بعضیها دائم دنبال ایراد گرفتن و آزار دادن هستند. به همین دلیل خودتان و داماد را در نظر بگیرید.
لباس زیبا بپوشید. زیبا و ساده آرایش کنید. سفره عقد زیبا داشته باشید. غذای خوبی به مردم بدهید. بخندید و خوش باشید.
معمولاً جشن عروسی،تنها جشن بزرگ و مهمی که ما ایرانیها برگزار میکنیم. شما و داماد ستاره این مجلس هستید. شاید دیگر فرصتی برای ستاره بودن به دستتان نیاید. از زیباترین جشن زندگیتان لذت ببرید.
من و آقای شوشو سه بار عقد کردیم! بار اول یک عقد محضری، بدون پوشیدن لباس سفید. بعد در رستوران غذا خوردیم.
بار دوم یک جشن عروسی پنجاه نفره، با لباس سفید و ماشین عروس. متاسفانه این جشن بسیار بد برگزار شد. یک روزی برایتان مینویسم در آن روز بعضیها چطور سعی کردند عروسی را بهم بزنند. من با درایت جشن عروسی را نجات دادم، ولی دلم چرکین شد.
بار سوم در هند، در حضور پنجاه هزار نفر، مراسم عقد ما اجرا شد. از آن روز من احساس کردم من و همسرم با یک رشته ناگسستنی به یکدیگر بسته شدهایم. پس از اجرای عقد، صدها نفر با محبت تمام به ما تبریک گفتند و من تازه احساس کردم ازدواج ما متبرک و مبارک است.
به جرات می گویم اگر مراسم سوم برگزار نمیشد، با توجه به دو مراسم ناخوشایند اول و زندگی دشواری که با آن مواجه شده بودم، من همان سال اول از همسرم جدا میشدم؛ زیرا به خاطر آن دو مراسم ناهنجار احساس نکردم وارد یک زندگی متبرک شدهام. بلکه احساس کردم وارد جایی شدم که اطرافیان مرتب مرا لعنت میکنند و هیچکس از ازدواجم خوشحال نیست. حتی خودم...
اما مراسم باشکوه سوم ... فوق العاده بود. حیف که آقای شوشو این بخش مهم سفر ما را در هندیجان نامه ذکر نکرده است. شاید او متوجه نشده چقدر اجرای این مراسم به محکم شدن رابطه ما کمک کرده است.
من به اجرای مراسم عروسی معتقدم. من به تماشای عکسهای زیبای عروسی معتقدم، زیرا قلبتان را دوباره پر از احساس عشق میکند. من به شادمانی این مراسم معتقدم. من باور دارم دعای عروس میگیرد، پس این روز را برایش شیرین کنید تا خدا کام شما را شیرین کند.
عروس خانمهای عزیز، از این روز زیبا حسابی لذت ببرید. برای ما هم دعا کنید.
آقایان عزیز، باور کنید مراسم عروسی در محکم کردن پیمان زناشویی شما مؤثر است. پس خدای نکرده خساست نکنید. هوای عروس خود را حسابی داشته باشید. اجازه ندهید کسی خاطرش را آزرده کند.
چند کلمه حرف با عروس خانمهای عزیز دارم:
دنیای متاهلی بکلی با دنیای مجردی متفاوت است. روابط زن و شوهر در قرن بیست و یکم دچار تحولاتی شده که اگر برای آن آماده نباشید، بشدت آسیب میبینید. آمار بالای طلاق، این مطلب را تأیید میکند؛ بنابراین از همین ابتدای ازدواج، شوهرداری نوین را بیاموزید. صبر نکنید دعواها و اختلافات آغاز شود و بعد به دنبال راه حل بگردید.
به خاطر داشته باشید صرف پول برای آموختن همسرداری، هزینه نیست، بلکه سرمایه گذاری است، آن هم سرمایه گذاری برای یکی از مهمترین جنبههای زندگیتان.
· آیا می دانید دوره آنلاین «زندگی مثل عسل» چگونه میتواند رابطه شما و همسرتان را صمیمی و عالی نگه دارد؟
·