- 1-اگر مادر شاد باشد، مادر بهتری خواهد بود
سر و کله زدن با بچهها سخت است و میتواند شما را از پا دربیاورد. وقتی همیشه در خدمت بچهها باشید، به خودتان رسیدگی نکنید، وقت آزاد برای خودتان نداشته باشید، زودتر عصبانی میشوید. وقتی از دست بچهها عصبانی باشید، ممکن است حرفهایی به آنها بزنید که نباید بزنید یا رفتاری با آنها داشته باشید که درست نیست. به همین دلیل مهم است برای خودتان وقت بگذارید و از خودتان به خوبی مراقبت کنید. یک مادر داغان و خسته، غمزده و خشمگین، نمیتواند مادر خوبی باشد.
- 2-وقتی مادر شاد باشد، بچهها شادتر هستند
بچهها آینه عاطفی والدین خود هستند. اگر شما شاد باشید و با خوش بینی با مسائل زندگی برخورد کنید، بچهها یاد میگیرند، زندگی را آسان بگیرند و شادمان باشند. ولی وقتی خسته، عصبانی و مضطرب و غمگین باشید، بچهها دقیقاً همین مشکلات را پیدا خواهند کرد. شما نمیتوانید بچهها را گول بزنید. بچهها دقیقاً میدانند شما دارید چه کار با زندگیتان میکنید.
- 3-مادر باید نفس بکشد
در هواپیما، قبل از پرواز، یک مهماندار تاکید میکند اگر مشکلی پیش آمد و مسافرین مجبور شدند از ماسک اکسیژن استفاده کنند، والد باید اول ماسک را روی صورت خود بگذارند، سپس ماسک اکسیژن را روی صورت فرزندشان قرار بدهند. زیرا اگر اول ماسک را روی صورت فرزندشان بگذارند، ممکن است به خاطر اکسیژن کم، سطح هشیاری والد (پدر یا مادر) پایین بیاید و دیگر نتواند برای خودش ماسک اکسیژن بگذارد و بیهوش شود. یک مادر (یا پدر) بیهوش نمیتواند از فرزندش مراقبت کند. هر وقت تصمیم میگیرید خود را از پا بیندازید تا کارهای زیادی برای فرزندتان انجام بدهید، یاد این مثال بیفتید. یک مادر از پاافتاده نمیتواند مادر خوبی باشد. پس مواظب خودتان باشید و به اندازه کافی استراحت کنید.
حتی اگر کودک شیرخوار دارید و شبها نمیتوانید بخوبی بخوابید، در طول روز، بی خیال خیلی کارها بشوید و وقتی بچه خواب است، شما هم چرتی بزنید.
- 4-به بچهها ماهیگیری یاد بدهید
یک ضرب المثل معروف میگوید: اگر به آدمی یک ماهی بدهید، او را یک روز سیر کردهاید، ولی اگر به او ماهیگیری یاد بدهید او را برای همه عمر سیر کردهاید. به جای این جان بکنید و کارهای بچهها را انجام بدهید، آنها بریزند و بپاشند و شما جمع کنید، به فرزندانتان یاد بدهید: دستشویی را بشویند، غذا بپزند، وسایلشان را مرتب و منظم نگه دارند و لباسهای خود را بشویند. ممکن است بچهها از انجام این کارها خوششان نیاید و غرغر کنند. مهم نیست. آنها باید این کارها را یاد بگیرند. وقتی یاد گرفتند، شما هم میتوانید سلامتی جسمی و روحی خود را حفظ کنید. در این پست نوشتهام بچهها از چه سنی باید انجام چه کارهایی را یاد بگیرند.
- 5-تعادل برقرار کنید
لازم نیست همه وقت خود را صرف سختگیری نسبت به بچهها کنید تا یاد بگیرند تختخواب خود را مرتب کنند یا ظرفها را بخوبی بشویند. برای خودتان تفریح داشته باشید. انجام چه کاری شما را خوشحال میکنید؟ آن را انجام بدهید: به سینما بروید، نقاشی بکشید، خیاطی کنید. بچهها از رفتار شما یاد میگیرند. اگر همیشه مادر اخمالو و مشغول کار کردن یا سختگیری نسبت به بچهها باشید، آنها تصور خواهند کرد بزرگسالی، دوره مزخرفی است و هیچ دلخوشی و تفریحی ندارد.
- 6-احساس گناه را دور بریزید
تحقیقات نشان داده 80% مادران شاغل نسبت به فرزندان خود احساس گناه دارند: کاش مدت بیشتری در خانه بودم، در انجام تکالیف مدرسه به آنها کمک میکردم، غذاهای متنوعتری میپختم و .... این احساس گناه سالم نیست. بچهها دو تا چهار سال به حضور دائم شما در کنارشان نیاز دارند. پس از آن لازم نیست شما دائم کنار آنها باشید، چون وابستگی ناسالم به شما پیدا میکنند و در برقراری ارتباط سالم با دیگران ضعیف خواهند شود. روانشناسان می گویند پس از تولد کودک، دو سال اول بهتر است مادر سر کار نرود و در خانه و در کنار فرزندش باشد. در این دو سال تقریباً هیچوقت کودک را پیش شخص دیگری نگذارید. به مسافرت نروید و سعی کنید روال زندگی منظم و یکنواختی برای فرزندتان بسازید. از دو تا چهار سال، باز هم بهتر است شاغل نباشید، ولی هر روز دو سه ساعت او را پیش شخص دیگری بگذارید: مادربزرگ، پرستار بچه، مهدکودک و دنبال دلخوشی ها و تفریحات خود بروید یا دو سه ساعت در روز کار کنید. یعنی کار بسیار سبک. پس از چهار سالگی میتوانید بچه را در مهدکودک بگذارید و به سر کار برگردید، بدون هیچ احساس گناهی. اگر به هر دلیلی مجبور هستید شش ماه پس از تولد فرزندتان به سر کار برگردید و بچهتان را مادربزرگ، پرستار بچه یا مربی مهدکودک بزرگ و تربیت میکند، باز هم احساس گناه نکنید. لابد کار کردن شما ضرورت دارد، از نظر مالی یا شخصیتی خودتان و برای حفظ سلامت عقل یا امنیت مالی مجبور هستید کار کنید. ولی توجه کنید تربیت اولیه بچه ظرف شش سال اول شکل میگیرد. بویژه دو سال اولیه خیلی مهم است. اگر در طول این مدت نمیتوانید کنار فرزندتان باشید، در واقع تربیت او را به دیگران سپردهاید. پس وقتی در کنار فرزندتان هستید، زیاد سختگیری نکنید و با او خوش بگذرانید. مفهوم مادر را به مفهومی شیرین و خوش تبدیل کنید. احساس گناه، احساس مخربی است. احساس گناه را دور بریزید و بهترین تلاش خود را انجام بدهید
- 7-از دیگران یاد بگیرید
یک مادر باهوش میداند همه چیز را در مورد مادری کردن نمیداند، پس از دیگران میپرسد. از مادران دیگر، از مشاورین و مربیها.
بعضیها می گویند دو سال در خانه بمانم؟ دیوانه میشوم که!
اول این که خوشا به حال شما که مادر شدهاید. 6% زنان متأهل نازا هستند و هرگز نمیتوانند مادر شوند. بعضی دیگر فرصت مادر شدن را از دست دادهاند، مثل خود من. مادر شدن معجزهای است که شامل حال شما شده است. اگر من مادر میشدم پس از تولد فرزندم، تا دو سال در خانه میماندم و در مورد پرورش کودک مطالعه میکردم. کتاب میخواندم، سی دی آموزشی میدیدم. با مادرانی که فرزندشان همسال بچه من است ارتباط برقرار میکردم و از آنها یاد میگرفتم. آموختن فرزندپروری را به پروژه اصلی زندگیام تبدیل میکردم و مطمئنم پروژه دل انگیزی از آب درمی آمد. در پایان دو سال، شاید میتوانستم یک کتاب آموزشی بنویسم، شاید یک کتاب خاطره و روزانه نگاری، شاید یک آلبوم پر از عکس کودک داشتم، شاید یک مجموعه یادداشت عالی از کتابهایی که خوانده بودم. قبلاً در مورد پروژه شادی نوشتهام. خب ... فرزندپروری میتواند پروژه شادی مادران باشد و بهترین پروژه دنیا. چون این دنیا قرار است در آینده به بچههای امروز تحویل داده بشود. ما خیال داریم دنیا را به دست چه کسانی بدهیم؟ همان کسانی که خودمان آنها را پرورش دادهایم. مادران وظیفه بزرگی در مورد فرزندان به عهده دارند.
توجه کنید که در دوسال اول زندگی، 90% وظایف فرزندپروری به عهده مادر است. وظیفه اصلی پدر در این مدت این است که از مادر بخوبی مراقبت کند و عشق خود را به مادر نشان بدهد تا ظرف عشق و محبت مادر پر و پیمان باشد. البته اگر پدری وظیفه خود را به خوبی انجام نمیدهد، قرار نیست شما وظیفه خود را بخوبی انجام ندهید. آینده دنیا به دست شما ساخته میشود. مادری را جدی بگیرید و از آن لذت ببرید. خوش به حالتان که مادر شدهاید.