اولین مقاله امسال (1399) را با مقاله ای درباره آقای دکتر ویلیام گلاسر شروع میکنم. بیایید ببینیم هفت رفتار مخرب چیست و آیا لازم است آنها را انتخاب کنیم؟!
دکتر ویلیام گلاسر یک روانپزشک آمریکایی بود. او تئوری انتخاب را معرفی کرد و روش درمانی «واقعیت درمانی» را بنیان گذاشت.
دکتر گلاسر میگوید: هر آنچه از ما سر میزند «رفتار» است و همه رفتارها عمدی است و از درون ما برانگیخته میشود. تئوری انتخاب هیچ کاری با ناخودآگاه و عوامل بیرونی ندارد، حتی مدعی است بعضی افراد انتخاب میکنند بیمار روانی شوند و هیچ اهمیتی به کموزیاد شدن بعضی مواد شیمیایی درون خون نمیدهد و نیازی نمیبیند بیماران افسرده و مضطرب، دارو مصرف کنند. راستش دکتر گلاسر تجویز دارو برای بیمار اسکیزوفرنی را هم لازم نمیداند و مدعی است با واقعیت درمانی میتوان همه بیماریهای روحی را درمان کرد.
به عقیده دکتر گلاسر، همه مشکلات روانشناختی طولانیمدت، از مشکلات رابطهای سرچشمه میگیرد. همچنین بسیاری از مشکلات جسمی مثل درد، خستگی، ضعف و بعضی بیماریهای مزمن ازجمله بیماریهای خود ایمنی ناشی از روابط غیر خشنودکننده است.
حرفهای بشدت انقلابی دکتر گلاسر به مذاق روانپزشکان و روانشناسان چندان خوش نمیآید و در دوران زندگی به او روی خوشی نشان نمیدادند. حالا چه خوششان بیاید و چه نیاید، واقعیت درمانی یکی از روشهای مؤثر در زوجدرمانی و حل مشکلات رابطهای است. اگر با همسرتان درگیری دارید، بدانید و آگاه باشید در معرض افسردگی، اضطراب و کلی بیماریهای جسمی قرار دارید. همچنین بدانید و آگاه باشید داشتن دستکم یک رابطه خشنودکننده و رضایتبخش (مثل ازدواج صمیمی) هشتاد درصد خوشبختی شما را تأمین میکند. به همین دلیل هرقدر به ازدواجتان اهمیت بدهید و تلاش کنید تا رابطهای صمیمی و شیرین بسازید، جای دوری نمیرود.
بیایید همین اول سال به خودتان قول بدهید همه تلاش خود را برای صمیمیتر کردن ازدواجتان بکنید. کاری نداشته باشید آیا همسرتان تلاشی میکند یا خیر، شما روی رفتار خودتان متمرکز باشید. بر اساس تئوری انتخاب (و البته بر اساس عقل سلیم) ما فقط میتوانیم رفتار خودمان را کنترل کنیم و هیچ کنترلی روی رفتار دیگران نداریم. پس بهجای اینکه منتظر باشیم دیگران تغییر کنند تا زندگی ما بهتر و شیرینتر شود، روی تغییر رفتار خودمان متمرکز باشیم. رفتاری را انتخاب کنیم که شادی بیشتر و موفقیت بیشتری به زندگیمان بیاورد.
یک ازدواج وقتی شیرین و شیرینتر میشود که ما روی دادن عشق متمرکز باشیم. مرتب از خود بپرسیم: من چهکار کنم که همسرم خوشحالتر شود و احساس کند مورد محبت است؟ همه همسران شاد و خوشبخت، اینگونه رفتار میکنند. راز اصلی سعادت زناشویی همین است.
متأسفانه در ازدواجهای ناخشنود، طرفین از خود نمیپرسند چهکار کنم همسرم خوشحال شود؟ بلکه معمولاً میپرسند: چرا او مرا خوشحال نمیکند؟ چرا او مطابق میل من رفتار نمیکند تا من راضی و خوشحال باشم؟ چگونه او را وادار کنم مطابق میل من رفتار کند تا رضایت من حاصل شود؟
بسیاری از خانمهایی که برای مشاوره درباره ازدواجشان به من مراجعه میکنند انتظار دارند من به آنها ترفند و ترفندهایی بیاموزم تا بتوانند شوهرشان را مثل عروسک خیمهشببازی به میل خود برقصانند. بعضی از آنها در طول مشاوره، هشیار میشوند و میفهمند موضوع اصلی کنترل همسر نیست، بلکه لازم است دیدگاه خود را به مسائل تغییر دهند و بهجای همسرشان روی رفتارهای خودشان متمرکز شوند. متأسفانه عدهای هم گوشهای خود را محکم میگیرند تا هیچ نشنوند و چانه میزنند که چگونه شوهرشان را تغییر دهند.
اگر میخواهید در زندگی زناشوییتان، بدبخت و بیچاره شوید، تلاش کنید همسرتان را تحت کنترل دربیاورید و مرتب از این هفت ابزار استفاده کنید:
- انتقاد و عیبجویی کردن
- سرزنش کردن
- شکوه و گلایه کردن
- نق زدن و غر زدن
- تهدید کردن
- تنبیه کردن
- باج دادن بهمنظور کنترل کردن دیگری
هر بار یکی از رفتارهای بالا را انجام میدهید، همسرتان یکقدم از شما دورتر میشود. انگار سوزنی به دست گرفته باشید و مرتب به تن همسرتان فروکنید. اگر اصرار کنید همسرتان را تحت کنترل دربیاورید و مدام رفتارهای مخرب هفتگانه را انجام دهید، هیچ تعجبی ندارد هرروز دعوا داشته باشید. کمکم با همسرتان بیگانه می شوید، یکی از شما خیانت می کند و عاقبت طلاق رخ خواهد داد.
فکر نکنید با طلاق گرفتن، راحت میشوید ها. خیر! مادامیکه تصور کنید حق دارید با این رفتارهای مخرب هفتگانه، دیگری را کنترل کنید تا به خواستههای خود برسید، هرگز عشق واقعی را تجربه نمیکنید و رابطه صمیمانه طولانیمدت نخواهید داشت؛ یعنی پس از طلاق اول، اگر دوباره ازدواج کنید بازهم به طلاق خواهید رسید، یا اگر ازدواج نکنید، در روابط غیررسمی هم عشق و صمیمیت طولانیمدت نخواهید داشت.
از لینک زیر میتوانید یک پیدیاف را دانلود کنید.
هفت رفتار مخرب کنترل بیرونی
پیشنهاد میکنم این پیدیاف را با مگنت روی در یخچال خانه نصب کنید. در طول روز هر بار یکی از رفتارهای هفتگانه مخرب از شما سر زد، یک ضربدر جلوی همان رفتار بزنید. در پایان یک هفته، بررسی کنید و ببینید چند بار رفتارهای مخرب را انجام دادید. به شما قول میدهم هرچه بیشتر این رفتارها را انجام بدهید، فاصله شما با همسرتان بیشتر است. اگر میخواهید رابطه شما با همسرتان خوب و صمیمی باشد، آگاهانه این هفت رفتار مخرب را کنار بگذارید.
ممکن است بگویید اگر غر نزنم، انتقاد نکنم، سرزنش نکنم، اعتراض نکنم، تهدید نکنم، تنبیه نکنم یا رشوه ندهم، پس چطور حرفم را به همسرم بفهمانم و چطور خواستههای خود را بیان کنم؟ اگر این کارها را نکنم که همسرم روی سرم مینشیند! خب... اگر طرز فکر شما این است که متأسفانه بنیاد ازدواجتان بر آب است و من آینده خوبی برای رابطه شما پیشبینی نمیکنم.
ممکن است بگویید من دست از این کارها برمیدارم به شرطی که همسرم هم از دست این هفت رفتار مخرب بردارد. یادتان باشد اول این مقاله چه نوشتم: شما فقط میتوانید رفتارهای خودتان را کنترل کنید و هرگز نمیتوانید رفتار دیگری را کنترل کنید. منتظر نمانید اول او شروع کند. انتظار نداشته باشید در برابر هر قدمی که شما برمیدارید او هم یکقدم بردارد. شما به رفتارهای خودتان توجه کنید، فقط و فقط. مدام از خود بپرسید: رفتاری که دارم انجام میدهم مرا به همسرم نزدیک میکند یا از او دور میکند؟
وقتی شما بهجای تلاش برای کنترل همسرتان با استفاده از هفت رفتار مخرب، روی بهبود رفتار خودتان متمرکز شوید، بهاحتمالزیاد، رفتار همسرتان هم بهبود پیدا میکند. اگر رفتار او بهبود پیدا نکرد، یعنی یکچیزی اساسی در ازدواج شما نابودشده است و وقت آن است که از این ازدواج ناخشنودکننده خارج شوید.
شما بهجای کلمه «ازدواج» میتوانید کلمه «دوستی» و «رابطه» را بگذارید. اگر در رابطهای هستید (ازدواج یا دوستی) و از آن رضایت ندارید، دست از انتقاد، سرزنش، نق زدن، غر زدن، تهدید کردن، تنبیه کردن، رشوه دادن بردارید و آگاهانه هفت رفتار پیونددهنده زیر را انجام بدهید:
- حمایت کردن
- تشویق کردن
- گوش کردن
- پذیرش
- اعتماد کردن
- احترام گذاشتن
- گفتگو در مورد تفاوتها
اگر مفید نبود و رابطه شما بهبود نیافت، وقت آن است که از این ازدواج یا رابطه خارج شوید.
اجازه بدهید مثال بزنم:
خانمی میشناسم که دو سال است با آقایی دوست است. به امید اینکه آقا با او ازدواج کند.
هرروز باهم دعوا دارند، سر هر چیزی که فکر کنید. یکی از بزرگترین دعواهای بر سر هدیه تولد بود. آقا برای تولد خانم، هیچ هدیهای نخرید.
خواهرم داشت این ماجرا را برایم تعریف میکرد و ضمن همدردی با خانم، میگفت: دختره حق داره دعوا می کنه، یعنی پسره نباید برا تولدش هدیه بخره؟
من گفتم: خیر او حق ندارد دعوا کند. او انتظار دارد پسر برای تولدش هدیه بخرد و این کار را نشانه عشق میداند. پسر هیچ هدیهای نمیخرد. دختر ناراحت میشود چون دو فرض برای نخریدن هدیه دارد:
- پسر او را دوست ندارد و به او اهمیت نمیدهد / آیا اگر دعوا کند عشق پسره نسبت به او زیاد میشود؟!
- پسر خسیس است / اگر پسره خسیس است آیا با دعوا کردن، خساست او برطرف میشود؟!
پس دعوا کردن، هیچ فایدهای برای دختر ندارد.
بهترین رویکرد این است که خیلی واضح به پسر بگوید:
- من ناراحت شدم برایم هدیه نخریدی. با توجه به وضع مالی تو، من انتظار دارم برای روز تولدم هدیهای در حدود این قیمت برای من بخری تا احساس کنم مرا دوست داری و به من اهمیت میدهی.
اگر پسر او را دوست داشته باشد، میگوید:
- ببخشید! متأسفم تو را ناراحت کردم. جبران میکنم.
و برای دختر هدیه میخرد.
اگر پسر گفت:
- چرا باید هدیه بخرم؟
- تو مادی هستی و نباید از من هدیه تولد بخواهی!
- تو الکی حساس هستی!
- نباید اینهمه پول برای هدیه هدر داد!
و حرفهای مفتی شبیه به این، یعنی دختر را دوست ندارد یا میزان مقتصد بودن او ازنظر دختر یعنی خساست. در این صورت، دختر بهجای دعوا کردن، باید از رابطه خارج شود. تا صدسال دیگر هم دعوا کند، به خواستههای خود نخواهد رسید.
این داستان یک مثال است. مطمئناً اگر پسر انتظار دارد برای روز تولدش هدیهای مناسب تهیه شود و دختر چیزی نمیخرد، او هم باید با دختر صحبت کند.
مسائل بین زن و شوهر، خیلی پیچیدهتر از مسائل بین دو دوست است. دو دوست معمولاً در خوشیهای همدیگر سهیم هستند و معمولاً باهم زندگی نمیکنند. زن و شوهر باهم زندگی میکنند، در خوشی و ناخوشی، بیپولی و پول داشتن، بیماری و سلامت در کنار هم هستند و باید همه جزئیات زندگی را (از تهیه غذا تا شستن توالت) با یکدیگر مدیریت کنند. اصطکاک زن و شوهر و بده و بستان آنها، خیلی بیشتر از این حرفهاست.
بعضی دوستها باهم زندگی میکنند، ازدواج سفید که در ایران اصلاً توصیه نمیشود. متأسفانه در ایران قوانین خانواده بهدرستی از زن حمایت نمیکند؛ یعنی حتی اگر رسمی متأهل باشید، بازهم حمایت قانونی درست و درمانی ندارید، در ازدواج سفید که دستتان به هیچ جا بند نیست، نه به قانون و نه به خانواده و نه به حمایت نیمبند جامعه.
به همین دلیل من برای متأهلین این دو محصول آموزشی را شدیداً توصیه میکنم:
خداحافظ خشم
زندگی مثل عسل
اگر قبلاً این دو را تهیهکردهاید، پیشنهاد میکنم از همین حالا تصمیم بگیرید بهخوبی تمرینات آن دو را انجام بدهید. اگر تهیه نکردید، پیشنهاد میکنم همین حالا تهیه کنید و پشت گوش نیندازید.
اگر به هر دلیل فعلاً نمیخواهید این دو محصول آموزشی را تهیه کنید، دستکم این پیدیاف رایگان را پرینت بگیرید. با مگنت به در یخچال خانه نصب کنید و رفتار خود را موردبررسی قرار بدهید. هر بار یکی از رفتارهای مخرب از شما سر زد، یک ضربدر جلوی آن بگذارید.
هشدار: به رفتار همسرتان کار نداشته باشید، فقط به رفتار خودتان توجه کنید.
نکته کلیدی: مدام از خود بپرسید: رفتاری که دارم انجام میدهم مرا به همسرم نزدیک میکند یا از او دور میکند؟