در روابطم با مردها همیشه بازنده بودم. از وقت و عاطفه و پول خود مایه می گذاشتم، ولی طرفی نمی بستم. قواعد من برای ارتباط با مردان چنین بود:
- هیچ درخواستی نداشته باشم.
- گوش به زنگ باشم او چه خواسته و نیازی دارد تا بسرعت برق و باد آن را برآورده کنم
- او را با هدایا و کارهای جالب شگفت زده کنم.
- همیشه خوش اخلاق و خنده رو باشم.
- همیشه سرگرم کننده و دلپذیر باشم.
- اگر به من بی اعتنایی کرد، توجه بیشتری به او داشته باشم.
- اگر به من بی احترامی کرد، شیرین و مودب بمانم. خانم باشم و کوتاه بیایم.
- اگر از رفتار ناپسند او ناراحت شدم، به روی خودم نیاورم و وانمود کنم به دل نگرفته ام.
یک کلام، من با رفتار و گفتارم به او ثابت می کردم، فرش زیر پای او هستم و او هر وقت میلش کشید می تواند منت بگذارد و بر من گام بگذارد.
حالا قواعدی تازه دارم...