این توصیه ها دوطرفه است. قرار نیست یک نفر همیشه از خودگذشتگی کند و دیگری خودخواه باشد. یکی بده، یکی بگیر. این قصه ها را دور بریزید که بدون چشمداشت، عشق بذل و بخشش کن تا خدا عوضش را بدهد. ما قدیس نیستیم. ما آدم معمولی هستیم. طرف ما هم یک آدم معمولی است. اگر یک نفس و بی توقف به پای همسرتان عشق بریزید، او برای محبت کردن تنبل می شود. حسرت دست نوازش به دلتان می ماند.
رابطه مرید و مرشدی و عشق عارفانه را با زندگی زناشویی قاطی نکنید. عشق بلاعوض، کار ما نیست. کار ما عشق متعادل است. قصه لیلی و مجنون را که شنیده اید؟ عاقبت شان چی شد؟ یکی سر به بیابان گذاشت و دیوانه شد و دیگری در تنهایی و بی کسی مرد! اگر می خواهید در کنار همسرتان با خوبی و خوشی زندگی کنید و به پای هم پیر شوید، رابطه ای متعادل برقرار کنید. در دیگری حل نشوید، بلکه هویت مستقل خود را داشته باشید. خواسته های خود درخواست کنید. آرزوهای خود را دنبال کنید. مهر بدهید و محبت بستانید.
اگر تصمیم دارید، رابطه عاشقانه و صمیمانه با همسرتان داشته باشید، این نوشتار می تواند به شما کمک کند. ولی اگر دلتان سرد شده و سر ناسازگاری دارید، این نوشته ها به نظرتان سخیف و بی فایده خواهد بود. تصمیم با شماست. اگر شما بگویید رابطه زناشویی تان محکوم به شکست است، حق با شماست و اگر بگویید ما با عشق ازدواج کردیم و تصمیم داریم عاشقانه زندگی را ادامه دهیم، باز هم حق با شماست.
شما حاکم سرنوشت خود هستید.