وقتی یک مرد، زنی را دوست داشته باشد-1

وای خانم دکتر چقدر ارامش دهنده بود مثل همیشه مرسی

با نظر شکوفه کاملا موافقم! نمونه اش خود من! ما بعد از 1 سال و نیم دوستی تصمیم به ازدواج گرفتیم. 6 ماه بعد به خانواده اش گفت. و 4 سال بعد ازدواج کردیم! چون هر دو تا مقطع دکتری درس خوندیم و موقعیت ازدواج نداشتیم.. الانم بی نهایت خوشبختیم..

خواهش می کنم هیچ چیزی و در هیچ قالبی قرار ندید! بعد بگید اگه به جز این باشه، پس حتما به درد نمی خوره!!! آخه چطور می تونید انقد قاطعانه نظر بدید؟ بترسید....
مرد من، عاشقه.. عشقش رو هر روز به هزار شکل بهم ثابت می کنه.. اما کلا یاد نگرفته آدم حمایتگری باشه! و از اونجایی که محتاطه، سعی می کنه نذاره مشکلی پیش بیاد که بعد بخواد جلوش قد علم کنه! پس این یعنی اینکه دوسم نداره؟ یا اگرم مشکلی پیش بیاد، کار عاقلانه رو می کنه. نه اون کاری رو که دل منو خنک کنه.. پس یعنی باید به عشق و علاقه و خواستنش شک کنم؟!!! آخه چرا انقدر قاطعانه فتوا میدید؟

سلام.به همه . خب باید جواب دوستان رو بدم من . اول با ترنم عزیز...من مطالب این سایت رو دنبال نکردم.برای اولین بار از وبلاگ یکی از دوستام "وبلاگ گیس گلابتون" رو دیدم . همون موقع از وبلاگ بیرون رفتم. و بعد از مدتها از وبلاگ دوست جدیدم "آیدا" دوباره لینک گیس گلابتون رو دیدم و اومدم اینجاو این مطلب رو خوندم .دنبال نکردم مطلبی رو.و درباره ی آدم بالغی که میگین هنوز قدرت تصمیم گیری و ... نداره . خب از دید من آدمی که هنوز به اون اطمینان از خودش نرسیده ، باید دنبال خودسازی خودش بره . نه اینکه به کمک مشاور و دوستان انتخاب و ازدواج کنه ! اگر انتخابش از روی بلوغ خودش نباشه ، برای ادامه ی زندگی هم صد در صد باید از مشاور کمک بگیره ...یعنی تا آخر عمر باید دست به دامن یکی باشه تا کمکش کنه توی تصمیم گیریها ...من مخالف اینم...به نظر من به این آدم باید کمک کرد تا خودش رو بسازه . نه اینکه فرمول های خاص برای تصمیم گیریهای خاص رو بهش یاد بدی! ماری عزیز شما گفتی حتما اونها سنشون کم بوده نه ، خیلی هم کم نبودن... گفتین یه دختر سی ساله . خب من اینو می پرسم : آیا یک دختر سی ساله خودش نمیدونه که توی یه رابطه جدی هست یا نیست؟! یعنی تا این حد آگاهی نداره نسبت به جنس مخالفش که فریب نخوره و بازیچه نشه ؟ آیا لازمه اون دختر سی ساله در این مورد از کسی سوال بپرسه؟! ... و با ترنج عزیز : منم به کل همه چی رو رد نکردم اما موافق بودن ِ چنین سایتی نیستم به صورت کللی...نه سایت و نه برنامه ی تلوزیونی !مثلا گلبرگ و ...چون بیشتر کلی گویی میشه و خیلی از مسائل ریز این وسط ...ولش کن اصلا ! و دیگه اینکه ؟ رابطه ای که 6 سال طول کشیده و از اولش قصد ازدواج نبوده .بله. خیلی ها از یه دوستی معمولی شروع میکنن.اما وقتی علاقه ای بوجود میاد دیگه نهایت توی 12 ماه اول مشخص میشه که همدیگه رو برای یک عمر میخوان . و اینکه چرا 5 سال ِ دیگه هم دوست موندن و ازدواج نکردن بخاطر شرایطشون بوده ... ببخشید که خییلی حرف زدم... (بازم میگم موفق باشید )

بعد اگر يكي شما رو براي زندگي و مادري بچه‌ش (!) انتخاب كرد؛ ولي اصلا براش مهم نبود توي تاريكي و ديروقت تنها بموني، گرم‌ترين و بهترين جاي خونه رو براي خوابيدن خودش انخاب كرد و بهت اجازه نداد وقتي سردته جاش‌و بگيري، به جاي اين كه وقتي بهش مي‌گي مزاحم داري، برآشفته بشه، بگه كه من اگر مثل رئيس تو بودم، اصلاً خسته نمي‌شدم، چون خوشگلي تو رو كه مي‌ديدم خستگي‌م در مي‌رفت، و بالاخره اگر هرگز حواسش نبود كه باري توي دستت داري، چه برسه به اين كه تشخيص بده سنگينه يا نه، اين حرفاي شما براش چه محلي از اعراب داره؟ جز اين كه بايد خودشو باهاشون گول بزنه.

سلام.شکوفه جان منم با بعضی مطالب این سایت موافق نیستم اما نمیشه به کل همه چی رو رد کرد. تشکر و قدردانی های دوستان اینو نشون میده که مطالب واسه بعضیا مفید بوده. اگه رابطه دختر و پسری 5 تا 6 سال طول کشیده به خاطر این بوده که اونا از اول قصد ازدواج نداشتند اما بعد تصمیم به این کار گرفتند. من فکر میکنم منظور گیسو جان از مدت 3-4 ماه برای معرفی به خانواده، واسه رابطه هاییه که به قصد ازدواج شکل گرفته.

شکوفه جان این نوشته ها بیشتر برای کسانیه که تو رابطشون مشکل دارن و دنبال یک سری قوانین ساده و روشنن. همه ی قوانین استثنا دارن. به نظر من در مورد نود در صد رابطه ها صدق می کنه این قانون. هر کسی شرایطش رو می سنجه و سن و سال هم خیلی مهمه. این مواردی که می گسد شاید کم سن بودن. ولی به نظر شما منطقیه که یک دختر مثلا سی ساله سه تاشش سال منتظر تصمیم طرف مقابل بشینه؟ شما این رو حاضرید به خواهرتون توصیه کنید؟

مرسی گیس گلابتون جان! فکر کنم 3 ماه آنتی بیوتیک خوردن دیگر روح و روان درست درمانی برایم نگذاشته! شکوفه جان خوشحال می شوم توضیح بدی چرا وقتی با این سایت مخالفی تا حالا مطالبش را دنبال کرده ای؟ شکوفه خانم راستش تجربه به من ثابت کرده که مطالب این سایت کاربردی و عام است و مربوط به موارد نادر نمی شودمتاسفانه بر خلاف اعتقاد تو هر آدم بالغی نمی داند چکار کند و چون بسیاری از آدمها به بلوغ لازم نرسیده اند و از طرف دیگر حیطه و افق دید هر آدم محدود است برای تصمیم گیری نیاز به نگاه از زاویه دیگر دارد. همه باید تصمیم های زندگیشون را خودشان بگیرند ولی باید الفبای زندگی را بیاموزند تا بتوانند تصمیم بگیرند. مطالب اینجا شاید کاملا علمی نباشد ولی کاملا تجربی است و برای عام جواب می دهد

مرسی عالی بود

سلام. من که کللن با الف بای این سایت و مطالبش مخالف هستم اون به کنار. تیتر این مطلب برام جالب بود و خوندمش این اولین پستی بود که کامنت میذارم. " دخترخانوم های مجرد اگر بامردی آشنا شده اید که هنوز بعد از سه ماه معرفیتان نکرده بدانید که جدی نیستید و..." ولی من خیلی دیدم پسرایی رو که دخترموردعلاقه شون رو بعد از 3 تا 6 سال رابطه به اطرافیان و خانوادشون معرفی کردن و ازدواج هم کردن!! آخه از این کلی گویی ها چه قصدی دارین ؟ که دخترا رو بعد از سه ماه رابطه نگران ِ این مساله کنین که چرا معرفی نشدن به خانواده ؟؟یا اصولا سه ماه زمان کمی نیست به نظرتون واسه تصمیم گنده ای به اسم ازدواج؟؟! ... فکر اینو میکنم که خیلی از کسایی که می شناسشمون بعد از 5 6 سال دوستی و صبر با پسرموردعلاقه شون ازدواج کردن اما اگر همونها قبلش وبلاگ شما رو خونده بودن ، سرماه ششم ، وقتی میدیدن هنوز معرفی نشدن قید اون دوستی رو میزدن و همه چی خراب میشد و می رفت!! یا دست کم نگرانی و غصه ی این موضوع میخواست به استرس هاشون اضافه کنه و ... اما شما باید شرایط افراد مختلف رو درنظر بگیرید !! هرپسری بعد از سه ماه نمی تونه اینقدر قاطعانه تصمیم بگیره ! ... به نظر من هرآدم بالغی خودش میدونه که چیکار کنه . به اعتقاد من همه ی آدما هم آی کیو دارن هم ای کیو... به وقتش می تونن تصمیمهای زندگیشون رو بگیرن.و نیازی نیست یکی بخواد الف بای زندگی رو بهشون یاد بده ! به هرحال موفق باشید!

ترنم عزیزم، می دانی که دوستت دارم. به نظرم داری دوباره به فاز گریه و زاری برمی گردی...مراقب باش. به علاوه یادت باشد، خود وقایع ما را ناراحت نمی کند. بلکه برداشت ما باعث رنج و درد ما می شود. با یادآوری عشق های قدیمی می توانی به خودت بگویی: "من توانایی عاشق شدن را دارم. من قلب گرمی دارم که می تواند دوست داشته باشد." و یادت باشد آدم های کمی وجود دارند که می توانند با همه دل عاشق شوند و از خود عشق تشعشع کنند. این ویژگی خورشید است که می تواند نور بدهد بی آنکه منتظر نور دیگران باشد. تو خورشیدی ترنم. به همین دلیل خواننده های زیادی داری. چون روشنایی می دهی.

فاطمه جون سوال مهمی پرسیدی. ممکن است خواهش کنم آن را به هفته 1-4 باشگاه بهترین سال زندگی جابجا کنی؟ چون این سوال برای خیلی از دوستان که درس سه را انجام می دهند، پیش می آید و در مورد سوال دوم، خوشحالم که داری تمرین را به این خوبی انجام می دهی. عالیه/ مداد عزیز، برای این مبحث دیدن سی دی "چگونه آشنایی خود را به ازدواج ختم کنیم آرمان داوری را توصیه می کنم.

از صبح که این جملات را خواندم اشکم بند نیامده است. تمام تجربیات تلخ گذشته دوباره سرباز کرده. تمام دوست داشتن های یک طرفه ... تمام سنگ تمام ها و مایه گذاشتن های احمقانه ولی خالصانه. حیف که دیر اینها را فهمیدم و وقتی فهمیدم دیگر کسی نبود .و چه خوب که می نویسیشان کاش دختران تکرار نکنندش که به تجربه تلخش نمی ارزد.

سلام گیس گلابتون خان کسی بود که منو خیلی دوست داشت.منم خیلی دوستش داشتم و هنوزم دارم.حتی با اینکه دیگه نیست.خیلی زود بدون اینکه من بخوام به خونوادش همه چیو گفت.گفت که میخواد بیاد.اما خونوادش کس دیگه ای رو براش در نظر داشتن.نمی دونم دختر خالش بود یا دختر عمش.آشوبی تو زندگیشون به وجود اومد که نگو خواست قید خونوادشو بزنه و بیاد من گفتم این جوری نمی خوامت.اونم رفت.نتونست خونوادشو راضی کنه.هیچ رقمه نتونست به نظرت من اشتباه کردم؟هنوزم نمی تونم فراموشش کنم.هنوزم همه رو با اون می سنجم.تمرینات ترمیم قلب شکسته رو انجام دادم.تعدیل شدم اما کامل فراموشش نکردم

خانم دکتر من ایشالله فردا میخوام پول کتاب رو بریزم و به گفته شما عمل کنم و ذهنم واسه ازدواج باز کنم اما یک سوال داشتم تو کتابتون در مورد اینکه چطور میشه یه ارتباط به سمت ازدواج برد نوشته؟ اصلا راهی داره؟ خیلی عجله دارم بدونم و بخونم

چه حقیقت تلخی ...

سلام بسیار سپاسگزارم از از پست بسیار زیبای شما:))

چه نکات خوبی رو بیان کردی :)

قبول دارم....دقیقا همینطوره

گیس گلابتون عزیز؛/ آیا لازمه کسی رو که بهمون ظلم کرده رو ببخشیم؟/ من کینه ی کسی رو به دل ندارم و به مبحث درس سوم شما اعتقاد دارم/ آدمهای زیادی تو زندگیم نیستند که باید تو اون حباب صورتی قرار بگیرند / و بعضی هاشونو راحت تو این حباب قرار دارم و رها میکنم/ اما کسانی هستند که تو زندگیمون بهمون ظلم نا بخشودنی کردند / نمونش همین صدام لعنتی و کسانی که به خاطر نفع خودشون جنگ رو آغاز کردند و ادامه دادند / لازمه اونا رو ببخشیم؟

سلام گیسوی عزیز/حالتون خوبه؟/لیست مطالب منفی در مورد ازدواج رو نوشتم / اما برام چند نکته جالب بو/ البته ممکنه بعضی هاش تکراری باشه و در پست قبلی گفته باشم /1- اینکه واقعا رو بعضی از موارد نمیشه خط قرمز کشید/ یعنی میتونستم بکشم اما با خودم فکر کردم این فقط یک توجیه و دارم خودمو گول میزنم/ سعی میکنم در موردش فکر کنم / اما شاید دوباره به نتجیه نرسم / شایدم رسیدم!!!/ من خوابو خیلی دوست دارم / ممکنه بعد از متاهل شدن نتونم راحت و هر وقت که دلم خواست بخوابم/ (امیدوارم فکر نکنی که چه فکر بچه گانه و احمقانه ای! خب چیکار کنم یکی از تفریحات من خوابه)/ یا مسئله ای که برام مهمه ممکنه نتونم به قدر کافی به روح و جسم خودم توجه کنم چون هم فکرم و هم جسمم مشغول میشه(من تازه پا تو راه شناخت خودم گذاشتم ، دوست ندارم از دستش بدم)/وقتی ازدواج کنم از خودم غافل میشم و همش باید به فکر بچه ها و شوهرم باشم(غفلت از خود ، خیلی اذیتم میکنه)/یکی از دوستام بهم گفت الان دلت پاکتره ، باور کن بعد از ازدواج انقدر مشغولیت میاد سراغت و یا انقدر با خونواده ی شوهر درگیری که دیگه انقدر دلت پاک نیست (من از اینکه مجبور شم از خودم غافل شم و همینطور بدون فکر عمل کنم و یا حرفی رو بزنم دلگیر میشم)/ گیسوی عزیز ؛ اما تو این نوشته ها به دو مطلب رسیدم؛ و اونم اینه که من از خصوصیات مردها و دوم از زندگی هیچی نمیدونم!!! و این برام خیلی جالب(از جهت فهم مشکل) و کمی دردناک بود./ و دیگه اینکه من خیلی ایده آل فکر میکنم؛ مثلا جلوی نکته ی منفی "بد دهن" نوشتم ؛ همسر من فردیه که بسیار زیبا سخن میگه و منو به بهترین اسم ها و لقب ها صدا میکنه!!/ نمیدونم شاید به قول دوستی چون فکر میکنم برام داره دیر میشه دارم خودمو گول میزنم!!!/اینطور نیست؟؟؟؟؟

خيلي قشنگ بود گلي جون مرسي واقعا همينطوره مردها براي حمايت طراحي شده اند.اما خود ما زنها با زيادي مستقل شدن اجازه نميديم به اونها كه اين كارو انجام بدن