وقتی یک مرد، زنی را دوست داشته باشد، او را تامین می کند. مردها برای نامزد خود هدیه می خرند. مردها همسر خود را تامین می کنند. مردها درآمد خود را براحتی خرج زن و بچه شان می کنند. همه جای دنیا همین است و همین خواهد ماند. البته که در قرن بیست و یکم که زنها کار می کنند و درآمد دارند، می توانند در مخارج خانه کمک باشند و باعث آرامش و رفاه بیشتر خانواده باشند. ولی مردها به صورت اتوماتیک برای زنی که دوست دارند، خرج می کنند.
اگر همسرتان برای شما خسیس است، لابد برای یک نفر دیگر دست و دلباز است. لابد وانمود کرده اید هیچ نیازی به پول و حمایت او ندارید. شاید وانمود می کنید بسیار قانع هستید و یک دست لباس و قدری غذا برای شما کافی است. او هم نیاز غریزی سخاوتمندی خود را برای دیگران خرج می کند. به رفتارهای خود دقت کنید.
پس وقتی مردی شما را به عنوان "همسر" یا "نامزد" به دیگران معرفی می کند، وقتی برای شما رگ گردنش سیخ می شود، وقتی تلاش می کند تا زندگی شما را تامین کند، یعنی شما را دوست دارد. به همین سادگی و به همین شیرینی.
خیلی خوب است اگر مردها یادشان باشد گل بخرند و کادوی تولد بگیرند و مهمانی غافلگیرانه برگزار کنند و نامه های عاشقانه بنویسند و مراقب حرف ها و شوخی های بیفکرانه خود باشند و ... کلی چیزهای دیگر ... ولی مردها این کیفیتها را در ژنتیک خود ندارند! و به صورت خود بخود این کارها را انجام نمی دهند.
به سادگی این کارها از آنها درخواست کنید و با کمال تعجب خواهید دید که برای خوشایندتان، درخواست شما را انجام خواهند داد. البته همانطور که گفتم به سادگی یک بار درخواست کنید. همین!
عزیزم! امشب برایم گل می خری؟ دلم می خواهد از دست تو گل بگیرم.
عزیزم! یک مانتوی تازه احتیاج دارم.
عزیزم! این میز سنگین است. ممکن است برایم جابجا کنی؟
عزیزم! صبح ها قبل از رفتن مرا ببوس. در طول روز دلم برایت تنگ می شود.
یادتان باشد که پشت سرهم درخواست نکنیدها! آنها هم ظرفیتی برای محبت کردن و سرویس دادن دارند. روزی یکی دوتا درخواست کنید.