این روزها، ما مرتب شکایت می کنیم که دیگران در زندگی ما مداخله می کنند. از مادرشوهر و خواهر شوهر و مادرزن و پدرزن شاکی هستیم و می گوییم که آنها به حریم زناشویی ما احترام نمی گذارند.
واقعیت این است که خود ما اجازه می دهیم دیگران در زندگی ما مداخله کنند! ما نادانسته رفتارهایی انجام می دهیم که دیگران به حریم خصوصی زناشویی ما راه پیدا می کنند. همه دوست دارند در کار دیگران فضولی کنند! خب ... بعضی ها هم فضول تر هستند، ولی ما باید عاقل باشیم و اجازه مداخله ندهیم.
در چند پست آینده برای شما خواهم گفت که ما چگونه اجازه می دهیم حرفها و رفتارهای دیگران، در خانه ما آتش دعوا و جنگ را روشن کند.
همانطور که گفتم زن و مرد با هم خورشید منظومه زناشویی هستند. رفتار زن و مرد باید به گونه ای باشد که دیگران در محدوده خود قرار بگیرند و نتوانند وارد حریم زن و شوهر بشوند. منظورم از دیگران، هر کسی غیر از زن و شوهر است. دیگران یعنی مادر، پدر، خواهر، برادر، دوست صمیمی و حتی فرزند، چه فرزند تنی و چه ناتنی.
اگر رفتارهای زیر را انجام دهیم، فرزندی که از گوشت و پوست خودمان است مثل غریبه ای به منظومه زناشویی مان آسیب خواهد زد:
اگر جلوی فرزند باهم دعوا کنیم یا ازهم انتقاد کنیم.
اگر قهر کنیم و فرزندمان را با خود به قهر ببریم.
اگر در مورد تربیت فرزند با هم هماهنگ نباشیم.
اگر از فرزندمان بپرسیم حق با کدام ماست.
اگر وسط دعوا از فرزندمان یارکشی کنیم و از او بخواهیم طرف یکی از ما را بگیرد.
این رفتارهای نابخردانه، باعث می شود تعادل زندگی زناشویی بهم بخورد. زیرا ما فرزندمان را بالاتر از همسرمان فرض کرده ایم و حسادت و نا امنی را به جان همسرمان ریخته ایم. پیوند بین دو همسر را شکسته ایم و پیوند محکمی با دیگری برقرار کرده ایم (دیگری چه فرزند باشد، چه مادر، چه معشوقه و چه همسر دوم...دیگری، دیگری است. کسی غیر از همسر است) به علاوه فرزند خود را آدم بالغی فرض کرده ایم و انتظار داریم جایی که خودمان ناپخته و نابالغانه رفتار می کنیم، او بالغ و عاقل باشد و این بار گرانی بر شانه های یک کودک است.
ادامه دارد...