چند روز پیش سوالی به دستم رسید که باعث شد تا نیمه شب از شدت خشم دندانهایم روی هم کلید باشد.
من دختری 25 ساله هستم. خواهرزادهام، پسری بیست ساله، در دانشگاه شهر ما قبول شده است. او به من نظر دارد. به من که خاله او هستم! نمیدانم چه بکنم. والدینم هرگز چنین چیزی را باور نمیکنند، چون خواهرزادهام نمازخوان و ظاهراً مأخوذ به حیاست. نمیتوانم به خواهر بگویم. از دعواهای خانوادگی میترسم. چند ماه اخیر، از سایه خودم هم میترسم. فکرم تمرکز ندارد. نمیتوانم هیچ کار جدیدی انجام بدهم. کمک کن...
امروز میخواهم در مورد مبحث "آزار جنسی" صحبت کنم. وقتی می گویند آزار جنسی، ما به "تجاوز جنسی" فکر میکنیم. در حالی که مبحث آزار جنسی بسیار وسیعتر از تجاوز است. نگاه هیز، آزار جنسی است. شوخی رکیک، آزار جنسی است. حضور در جایی که یک نفر از جنس مخالف را شرمنده و معذب کند، آزار جنسی محسوب میشود. لمس بدن، حتی به اندازه سرانگشت و به قدر یک لحظه، آزار جنسی است. پیشنهاد رابطه به شکل خیلی واضح و بی پرده، آزار جنسی است.
آزار جنسی فقط در مورد کودکان و زنان و از جانب مردها اعمال نمیشود. بلکه ممکن است زنها هم مردها را مورد آزار جنسی قرار بدهند. بعضی مردها، همجنسان خود را مورد آزار جنسی قرار میدهند. حتی بعضی زنها، دختران جوان را مورد آزار جنسی قرار میدهند. این دو دسته اخیر ممکن است خبر نداشته باشند کارهایی که میکنند نشانه میل آنها به همجنسگرایی است. زیرا در ایران همجنسگرایی بیشتر به صورت خفته و پنهان است. حتی خود طرف هم نمیداند علت ناسازگاری و سردیاش نسبت به همسر، میل به همجنسان است.
به جرات می گویم که همه زنان ایرانی مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند. به نظرم حتی همه مردان ایرانی هم چنین تجارب ناراحت کنندهای داشتهاند، ولی شرم دارند که بیان کنند. زیرا ما خجالت میکشیم بگوییم مورد آزار جنسی قرار گرفتهایم. وقتی این آزار از سوی یکی از افراد خانواده و محارم انجام میشود، پنهانکاری و شرمساری ما عمیقتر میشود. انگار کسی که مورد آزار قرار گرفته ، کار زشتی کرده است. فرد آزارگر، از حیا و شرمساری قربانی خود استفاده میکند و در کار خود پرروتر و بی پرواتر میشود.
در مقابل آزار جنسی، اول باید خود را در موقعیتهایی قرار ندهیم که آزارگر به ما دسترسی داشته باش. دوم باید اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم و با رفتاری محکم و قاطع با آزارگر برخورد کنیم. سوم جرات داشته باشیم و آزارگر را رسوا کنیم. وقتی آزارگر رسوا شود، نه تنها خودمان بلکه سایر قربانیان هم از شر او رها میشوند. شاید خود او هم به زشتی رفتارش آگاه شود و خود را اصلاح کند.
این دختر جوان از سوی برادرزاده خود مورد آزار جنسی است. ولی از دعواهای خانوادگی و باور نشدن میترسد. به جای مقابله با فرد آزارگر، در خود فرورفته، درمانده و بیچاره شده است.
دوست عزیزم، به نظر من حق خودتان بدانید که در خانهتان احساس امنیت و آرامش کنید. پس ابتدا به پدرت بگویید وجود این پسر در خانه شما را معذب میکند و بیش از این نمیتوانید شرایط خانه را تحمل کنید. به پدرت بگویید: "بین راحتی دخترت و نوهات یکی را انتخاب کن. وگرنه من مجبور هستم از این خانه بروم." در مورد خواستهتان بسیار قاطع باشید. منظورم بداخلاقی و هیستریک بازی نیست. دارم در مورد قاطع و محکم بودن صبحت میکنم. سپس خواهرتان را کناری بکشید و خیلی واضح به او بگویید: "خواهر من! تو خودت زن هستی و شرایط یک خانم را بهتر درک میکنی. پسر تو باعث میشود من در خانه معذب باشم. خواهش میکنم برایش خانهای اجاره کن یا او را به خوابگاه دانشجویی بفرست."
به علاوه یادتان باشد در دل وقایع سخت و تلخ زندگی ما، همیشه درسی وجود دارد. درس شما این است که باید یاد بگیرید در مقابل آزار جنسی از خودتان مراقبت و محافظت کنید.
به امید روزی که کشور ما به درجهای از فرهنگ و شعور و قانونمندی برسد که من بتوانم به پلیس بگویم: " احساس میکنم این آقا دارد به من بد نگاه میکند!" و پلیس آن مرد مزاحم و هیز را مورد بازخواست قرار بدهد. من به آینده کشورمان امیدوارم.
دلم میخواهد نظرات شما خوانندگان عزیز و دوست داشتنی را هم بدانم. بویژه اگر روانشناسی بین شما خوانندگان است، خوشحال میشویم نظر کارشناسانهاش را بدانیم. فقط خواهش میکنم در به کار بردن کلماتی که بکار میبرید، دقت کنید تا مشکلی برای سایت رخ ندهد. ممنونم
این هم نظر کارشناسانه یک روانشناس، مریمی خانم، که لطف کرده این راهنمایی عالی را برای ما نوشته است:
بر عکس تمام حرفهایی که در فرهنگ بیمار ما هست هیچ چیزی به اندازه ترس یک آدم را طعمه سواستفاده نمیکند.نه لباس نه پوشش نه آرایش....اینها عوامل دست چندم هستند.
کودکان آسیب پذیر ترند چون ترساندشان بسیار سادهتر است.آزارگران در هر موقعیتی به سرعت آدمهایی را که آسیب پذیرند شناسایی میکنند و آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهتد. ترس بیشترین خطر را ایجاد میکند.....باید به قربانیان کمک کرد که ترس را پس بزنند و فریاد کمک خواهی سر بدهند.
مرسی مریمی جون، ممنونم از راهنمایی عالیات. گل گفتی. چون به محض این که ما زنها بگوییم فلانی بد نگاه می کنه، فلانی پیشنهاد بدی کرده یا فلانی حرکت زشتی انجام داده، با چشمهای گشاد شده می گویند لابد خودت بد لباس پوشیدی، اطوار ریختی، کار کردی، خودت پات می لنگه، تنت می خاره... دیگه داره دهنم باز می شه! یکی بیاد جلو منو بگیره: )))))))))))