بخش اول را اینجا بخوانید
بعد از ناهار، آقای شوشو، کشتی کج تماشا کرد و من به سروقت وبسایت عزیزم آمدم. وقتی جلوی لپ تاب می نشینم، زمان متوقف می شود. می نویسم و می نویسم. وبگردی را چندان دوست ندارم. فقط وبلاگ های گزیده ای را می خوانم که حالم را بهتر می کنند. خواندن نوشته آدم های افسرده، مضطرب، درگیر با خود و با همه عالم، بی هدف، از همه عالم و آدم طلبکار، که همه را بد می دانند و فقط خودشان گل بی خار هستند، خسته ام می کند. ولی نوشتن ... عالی است. .
بگذریم. بقدری در نوشتن غرق شدم که دیدم ای دل غافل، وقت رفتن به خانه مادر و پدر است و بنده هنوز حمام نکرده ام. دیدم فرصت ندارم. به خودم گفتم: "موهایت به اندازه کافی خوب است!" خوب هم بود خداییش. دیشب حمام کرده بودم و سه شوار کشیده بودم. در عوض نشستم و برای اولین بار در عمرم یک آرایش چشم اسموکی بیست بیست! انجام دادم. خیلی بامزه شد.
من و آقای شوشو، دوتایی برای مراسم یلدا به خانه والدین من رفتیم. آجیل شیرین و تارت انار هم خریدیم. من با خودم چند تا فیلم هم بردم که ببینیم و سرمان گرم بشود. ولی پدر و مادرم گفتند: "ما بعد از مدتها شما را دیده ایم. دل مان می خواهد حرف بزنیم و معاشرت کنیم. فیلم را همیشه می شود دید. دیدن شما غنیمت است."
عالی بود. عالی...
انار دان شده، تارت انار، ژله انار، هندوانه، آجیل شیرین و بعد سبزی پلو، کوکو سبزی، ماهی را علاوه کنید به گفتگوهای دوستانه و خاطره تعریف کردن و گفتن و خندیدن. به به! پدرم وقتی سر ذوق باشد، بسیار خوش صحبت است و مجلس را میخکوب حرف های قشنگش می کند. بابا مرد خود ساخته پرافتخاری است. دلم می خواهد یک روزی داستان زندگی اش را بنویسم. پدرم، مهندس چشمه علایی، یکی از مدیران اجرایی مترو بود و در ساختن بخش بزرگی از متروی تهران نقش فعال داشته است. سر ساختن ایستگاه سرسبز بود که دچار سکته قلبی شد. از بس که فشار کارش زیاد بود. دوستانی که با مترو براحتی در تهران جابجا می شوید، گاهی اوقات یادی از پدر من هم بکنید: )
آخر شب، با شکمی باد کرده و سری پر از داستان های شیرین بابا، به خانه برگشتیم.
سالها پیش من همه شب های یلدا، در مهمانی های یلدا، کارت های تاروت را می چیدم و فال تک تک افرادی را که درخواست می کردند، می گرفتم. پنج سالی می شود که دست به آنها نزده ام. مگر یک بار به درخواست خواهرم. تاروت ... قدرت عجیبی در این کارتها وجود دارد که قدری مرا می ترساند. امشب بهترین وقت دیدن کارت های تاروت است.
یلدای همگی مبارک!