موهایم مشکی است و با رنگ چشمانم همامنگ است. رنگ کردن مو گذاشتن لنز رنگی را دوست ندارم. برای جشن عروسی ام موهایم را شرابی کردم. یا موهای من زیادی تیره است یا مهارت آرایشگر فراوان بود که هیچ کس نفهمید من بعد از نود و بوقی موهایم را رنگ کرده ام.
عطای رنگ مو را به لقایش بخشیدم. خجالت می کشیدم از کسی بپرسم راز رنگهای جورواجور چیست. از بس دیر به سراغ تجربه های زنانه رفته ام که رویم نمی شود بگویم زن گنده ای مثل من به عمرش موهایش را رنگ نکرده است.
یک ماه پیش دل را به دریا زدم و به سراغ فروشنده ای رفتم و گفتم بی تجربه ام. مرد فروشنده با مهارت و دقت نحوه رنگ کردن مو را به من آموخت. جعبه رنگ مو را چون جان شیرین در بغل گرفتم و به خانه آمدم. تند و تند مایه رنگ را ساختم و بر سرم مالیدم و بسیار ذوق زده شدم که بالاخره مایه ای بدبو و خاکستری به موهایم گذاشته ام.
رنگ مویم... ای...کمی باز شد.
به نظر شما خنده دار است ولی برای من خروج از منطقه امن بود.
وقتی به رنگ موی مرلین مونرو فکر می کنم دلم غنج می زند.
امروز داریم می رویم دوبی. یک هدیه قشنگ برای خودم در نظر گرفته ام! دارم می روم موهایم را طلایی کنم. هوررررررررااااااااااااااااااااا! راستی راستی می خواهم گیس گلابتون بشوم ها
.
.
.
.
.
.
سه ساعت بعد...خودم را نمی شناسم....یعنی واکنش شوهرم چیست؟...