البرز در یک جا ترک برداشته است: تنگه واشی
در روزگار گذشته، این تنگه، راه دسترسی به شمال ایران بود. کالاها بر پشت قاطر از اینجا به شمال ایران حمل میشده و برعکس. در این تنگه یک رودخانه کوچک جریان دارد. برای گذشتن از تنگه باید به میان آب بزنید. گذر از تنگه واشی برای من یک تجربه هیجان انگیز و فوق العاده است. نمیدانم تا به حال چند بار به آنجا رفتهام و هرگز از آن سیر نخواهم شد. آب مثل یخ سرد است. اول که وارد آب میشوی، آب بقدری سرد است که پاهایت تا استخوان تیر میکشد. ولی چند دقیقه بعد، عادت میکنی و براحتی میتوانی در آب راه بروی. به خاطر سردی زیاد آب، تنها فصل مناسب برای دیدن تنگه واشی، مرداد ماه است.
اول آب، کم عمق و آرام است، ولی کم کم، عمیق و پرخروش میشود. در عمیقترین جای رودخانه کوچک، آب به بالای ران می رسد و در خروشانترین جای آن، ممکن است تعادل شما را بهم بزند. چه کیفی دارد دست و پنجه نرم کردن با طبیعت.
تنگه دو قسمت دارد. بین دو تنگه یک دشت وسیع و زیبا وجود دارد. دشتی پوشیده از گلهای صحرایی، مملو از بوی خوش گلپر و چقدر خنک. حتی سرظهر و در آفتاب، نسیمی خنک گونهات را نوازش میکند.
بهتر است قبل از ورود به آب، کفشهای مخصوص آب را بپوشید. کف این کفشها دندانه دار است و روی سنگها لیز نمیخورید. کفش خوب به پای شما میچسبد و هنگام راه رفتن، آب نمیتواند آن را ببرید. اگر کفش آب ندارید، نگران نباشید، چیزی که در تنگه واشی زیاد است، کفش آب برای فروش است. مردم محلی جابه جا بساط پهن کردهاند و کفش مخصوص آب میفروشند.
اکیداً توصیه میکنم روزهای جمعه و روزها تعطیل به تنگه واشی نروید. خزبازاری است که بیا و ببین. مردم دیگ و دیگچه به دست و با پاشنه بلند یکی یک بچه چندماهه زیر بغلشان زدهاند و در میان آب خروشان تلوتلو میخورند. دسته جمعی جیغ میکشند. با موتورسیکلت وسط آب ویراژ میدهند. عده ای با بدنهای خالکوبی شده و قیافههای ترسناک آنجا جولان میدهند یا وسط تنگه دنبک میزنند.
به دنبک زنان گفتم: "اینجا نباید صدای اکودار تولید کرد. کوه ریزش میکند. اگر یک قلوه سنگ کوچک پایین بیفتد، درجا شما را میکشد. بیرون از اینجا دشتی باصفاست. آنجا بزنید و برقصید. خوش باشید. من دلم میخواهد شما خوش و شاد باشید." آنها دنبک را زیر بغلشان زدند و رفتند.
طبیعتگردی مال آدمهایی است که آمادگی بدنی دارند.
طبیعتگردی از نشستن روی مبل و تماشای تلویزیون، خطرناک تر، دشوارتر و صد البته شادی آورتر است. بدترین شیوه گذراندن اوقات فراغت، نشستن جلوی تلویزیون یا کامپیوتر و اینترنت است. زیرا تعامل شما یکطرفه است و شما در این تعامل نقش فعالی ندارید. بلکه اختیار خود را به دست کامپیوتر و تلویزیون میدهید.
حضور در طبیعت شما را پرانرژی و شاد میکند. انرژیهای منفی را از جسم و روح شما خارج میکند. البته خیس میشوید، گلی میشوید، خاکی میشوید، آفتاب میخورید، خسته میشوید و باید غذایی ساده بخورید.
فرزندان خود را از همان بچگی با طبیعت آشنا کنید. بچههایی که در میان طبیعت بزرگ میشوند، کودکان شادتر و باهوش تری هستند. اگر شما پدر و مادر عزیز خودتان از طبیعت خوشتان نیاید، کودک شما هرگز با طبیعت آشنا نمیشود. پس مجردهای عزیز، از همین الان با طبیعت دمخور شوید تا وقتی بچه دار شدید، بتوانید او را به آغوش طبیعت بسپارید. پدر و مادران عزیز، وسواسهای خود را دور بریزید، با طبیعت آشتی کنید. افرادی که با طبیعت دست و پنجه نرم میکنند، در بقیه جنبههای زندگیشان هم شجاع تر هستند.
برای طبیعتگردی، بویژه برای رفتن به جایی شبیه به تنگه واشی، دیگ و دیگ بر همراه خود نبرید. بلکه کوله پشتی کوچکی روی دوشتان بیندازید. دو تا ساندویچ، یکی دو بطری آب و یک کیک کوچک همراه ببرید. همین و همین.
در طبیعت سروصدا راه نیندازید. صدای بلند آهنگ شما برای دیگران خوشایند نیست. طبیعت ارث بابای کسی نیست، بلکه مال همه ماست. ما مهمان طبیعت هستیم. با احترام و سکوت به طبیعت وارد شویم. به حقوق دیگران احترام بگذاریم.
عارضم به شما که من و آقای شوشو از این سفر نیم روزه هیچ لذتی نبردیم. به همین جهت تصمیم گرفتیم چهارشنبه 14 مرداد به تنگه واشی برگردیم.
تنگه واشی کجاست؟ اطلاعات تاریخی آن چیست؟ همه را میتوانید در ویکی پدیا مطالعه بفرمایید. آدم از خواندن مطالب این نوشته زیبا و کامل، هم لذت می برد و هم دردش میگیرد. به کجا باید فریاد برد از دست آدمهای بی معرفت که آثار باستانی و مکانهای طبیعی کشور عزیز ما را تخریب میکنند؟
این هم لینک مستقیم تماشای ویدیو