آقای شوشو از داروخانه به من تلفن کرد و گفت:
برگه را نگاه کردم. خدای من! برگ رزرو جا در ... بود! از خوشحالی نیم ساعتی جیغ میکشیدم. من سه سال است در مورد ... شنیدهام و خیلی دلم میخواست به آنجا بروم. دو بار برای سفر به ... برنامه ریزی کردم و هر دوبار برنامه توسط پدر و پسر کنسل شد. نمیدانم ... جای خوبی است یا نه، ولی در موردش چیزهای خوبی شنیدم. حسابی دلخور بودم چرا پدر و پسر حاضر نیستند به ... سفر کنند و خیال داشتم تنهایی به ... بروم. آقای شوشو با این کارش حسابی مرا خوشحال کرد.
قرار است پنجشنبه چهار صبح با ماشین خودمان حرکت کنیم. چهار پنج ساعت راه است. منتظر یک سفرنامه توپ باشید. اگر ... جای خوبی باشد حسابی برایش تبلیغ خواهم کرد. اگر جای خوبی هم نبود، بدون رودروایستی برایتان خواهم گفت. فکر میکنید ... کجاست؟
روی این لینک کلیک کنید تا ببینید ما کجا رفتیم!