من آموختن الفبای زناشویی را از خود شما شروع می کنم، زیرا ما زنها به کیفیت رابطه حساس تر هستیم. مردها پوست کلفت تر از ما هستند. نه این که حساس نباشندها، بلکه به روی خود نمی آورند.همین که رابطه خیلی عذاب آور نباشد، برای آنها کافی است. کمی و کاستی آن را هم بیرون خانه با کار و دوستان و .... (نمی گویم چی!) برطرف می کنند.
برای ما زنها رابطه خوب با همسرمان، حرف اول را می زند و و به آن خیلی اهمیت می دهیم. پس ساختن رابطه خوب و صمیمانه زناشویی را از خودتان شروع کنید. پستی ها و بلندی های شخصیت خود را اصلاح کنید. یاد بگیرید قلق مردها چیست. رگ خواب مردتان چیست و به صورت غیر مستقیم زندگی خود را هدایت کنید.
تاکید می کنم که برای ساختن یک رابطه زناشویی صمیمی و شاد، هر دو نفر باید از خود مایه بگذارند و تلاش کنند. ولی اول مطمئن شویم که آیا حال خودمان خوب است؟ آیا زندگی پرمعنایی داریم؟ آیا خودمان را دوست داریم؟ آیا به خودمان در صلح و آرامش هستیم؟ آیا از خود راضی هستنیم؟ آیا هدفی را در زندگی دنبال می کنیم؟
آیا رفتار ما با مردها درست است؟ آیا نیازهای آنها را درک می کنیم؟ آیا زبان آنها را می فهمیم؟
وقتی از دو مقوله بالا کم و بیش مطمئن شدیم، سپس به سراغ زوج درمانی برویم. البته زوج درمانی بسیار عالی است و سریع جواب می دهد. اما به طور معمول، کمتر مردی حاضر است پیش مشاور برود. در خارج از ایران را نمی دانم، ولی در ایران که اینطوری است. چون مردها همه جا مریخی و زنها همه جا ونوسی هستند، به احتمال زیاد در همه جای دنیا مشاوره گرفتن، یک کار زنانه است و مردها به این راحتی حاضر نمی شوند از کسی کمک بگیرند. فکر می کنم دیگر همه ما می دانیم که مردها حتی دوست ندارند، آدرس بپرسند!
بیشتر اوقات مرد در صورتی راضی می شود پیش مشاور خانواده برود که متوجه شود اگر این کار را نکند، همسرش را از دست خواهد داد. در چنین مواردی هم پس از دو سه جلسه مشاوره که آبها از آسیاب افتاد، از ادامه مشاوره خودداری می کند.
نگران نباشید. بیشتر اوقات ما خانمها با تغییر رفتار خود می توانیم تعادل را در زندگی زناشویی خود برقرار کنیم. پس اگر احساس می کنید به مشاور خانواده نیاز دارید، به همسرتان پیشنهاد کنید، ولی اگر او قبول نکرد، نومید نشوید و خودتان از خدمات مشاور خانواده برخوردار شوید.
ادامه دارد...