کلاس پنجم دبستان در مدرسه مختلط تحصیل می کردم. همبازی من پسر باهوشی بود. پسری کم حرف که مثل کوه سر حرفش می ایستاد. چانه اش را جلو می داد، لبانش را بهم می فشرد و نگاهش را به معلم می دوخت. هیچ نمی گفت، ولی مطمئن بودی اگر خدا هم به زمین بیاید، او سر حرفش می ایستد.
سی و دوسال گذشت.
یک روز نیت کردم تا آخر هفته، با مردی مناسب آشنا شوم.
همان روز در ف.ی.س.ب.و.ک کسی ادعا کرد همکلاسی من در آن مدرسه بوده است. هنوز هم او را به خاطر نیاورده ام. از او سراغ همبازی قدیمی ام را گرفتم و بدون هیچ مکثی پس از سی و دوسال به همبازی تلفن کردم.
حرف زدیم، گفتیم و خندیدیم. قرار شد دیدار تازه کنیم. از همسران یکدیگر سوال کردیم. کاشف به عمل آمد که من هنوز مجرد هستم و او فرزندی چهارده ساله دارد و همسر سابقش به فرنگ کوچ کرده است. قرار شب پنجشنبه با هم ناهار بخوریم.
من آدم منظم و وقت شناسی هستم. راستش یک کمی زیادی وقت شناسم. بیست دقیقه زودتر از موعد رسیدم. سرم را به تماشای ویترین مغازه ها گرم کردم. زمان به کندی می گذشت. یک مرتبه او را دیدم. همان پسرک ده ساله بود. همانطور چانه اش را جلو داده بود و لبهایش را بهم چفت کرده بود. یک دسته گل بزرگ دستش بود. با شادی به سوی او شتافتم. پس از سلام و علیک و اظهار شادی از دیدار مجدد یکدیگر، دربان رستوران گفت: "خانم یک ساعت است اینجا معطل شده اید، ولی ارزشش را داشت!"
از خجالت آب شدم. حالا هی من اصرار می کنم فقط بیست دقیقه ناقابل بود و دربان اصرار می کند یک ساعت کامل بوده است!
آنروز چه خوردم یا نخوردم، یادم نیست. حرف زدیم و حرف زدیم انگار هیچ کداممان سالها حرف نزده بودیم. پس از ناهار همبازی پرسید: "برویم هتل؟" من پقی زدم زیر خنده! می دانستم او معصومانه مرا برای صرف چای در لابی هتل دعوت می کند که رفتاری بسیار مودبانه ای است، ولی اگر این سوال در اروپا پرسیده می شد، عجب رسوایی ای بود!
صحبتها حتی پس از نوشیدن چندین فنجان چای و قهوه هم ته نکشید. ما سی و دو سال قبل گرگم به هوا بازی می کردیم و یادم نمی آید 5-4 جمله هم با هم صحبت کرده باشیم و حالا چنان همفکر بودیم که گاهی هم زمان جملات یکسان به زبان می آوردیم. فلسفه، عرفان، روانشناسی، کتاب، ادبیات، جامعه شناسی، هرچه بخواهی.
هنوز هم بهترین اوقات من وقتی است که با هم حرف می زنیم.و حرف می زنیم. گاهی تا 3-2 صبح حرف می زنیم. همسرم بهترین دوست من است.
نیت من درست از آب درآمد:)