آشپزخانه اپن (open)را دوست دارم، زیرا وقتی آشپزی می کنم از خانه دور نیستم. وقتی مهمان دارم این لذت به اوج می رسد. در حالی که با مهمان ها بگو بخند می کنم، می توانم به دیگ غذا هم سر بزنم. به نظر من بدترین بخش مهمانی دادن ما ایرانی ها این است که کدبانوی خانه تمام مدت مهمانی خود را در آشپزخانه حبس می کند و چیزی از مصاحبت مهمانها نمی فهمد. من فکر می کنم که مزه مهمانی به کنار مهمان بودن است. اگر وقتی مهمان می آید من در آشپزخانه باشم که برای چه مهمانی بدهم و این همه زحمت بکشم؟
برای شام، ده نفر مهمان داشتیم. فیلم جولی و جولیا دوبله به زبان فارسی از دی وی دی پلیر پخش می شد. جولیا چایلد داشت در تلویزیون طرز طبخ مرغابی بدون استخوان را یاد می داد. من و همسرم پشت پیشخوان آشپزخانه اپن ایستاده بودیم و جوجه کباب بدون استخوان را در سینی فر این رو و آن رو می کردیم. بوی جوجه کباب که داشت در کره بریان می شد، همراه بوی برنج دودی زعفران زده در فضا پیچیده بود. سیب زمینی ها در دستگاه سرخکن می چرخیدند. خنده ام گرفته بود. و یک فیلم آشپزی و برنامه زنده آشپزی ... دلم قار و قور می کرد ... پس این غذا کی حاضر می شود؟