35 سالمه ، مدیر کیفیت یه شرکت معروفم از یه خانواده متوسط و با فرهنگ و آروم ، ولی هر کس میاد سراغم ازم گریزونه ( به قول گیس گلابتون جون ازم فراریه !!!!!!!!) چون آقایون ایرانی تحمل اینو ندارند که خانمشون خدایی نکرده به لحاظ رده اجتماعی و شغلی بالاتر از خودشون باشه و میرن سراغ دخترایی که فقط مال خونه باشن و یا یا اگه شاغل هم هستن یه کار جزیی و وقت پرکن داشته باشن همین .
متاسفانه هر کس سراغ من اومده دو گروه هستند: 1- یا میخوان برن خارج از کشور زندگی کنن و یا میکنن که من و خانواده ام دوست نداریم 2- یا اولش خیلی خوب بودن و می پسندند و میرسیم به جلسات بعدی و از کارمو و زندگی شغلیم که میپرسن میرن و دیگه پیداشون نمیشه .
تازه همکاران و دوستایی که میتونن معرفی کنن کیس های مناسب رو به لحاظ جدی بودن من سر کارم و به قول خودشون جبروت داشتن (که لازمه کارمه وگر نه موفقیتهامو بدست نمیاوردم) میترسن و معرفی نمیکنن. من زیبا و مینیاتور نیستم ولی جذابیتهای ظاهریی دارم که اطرافیان همیشه میگن.در ضمن بیرون از کار اینقدر سر زنده و شیطون و معاشرتی و خاکی هستم که هر کی منو نشناسه نمیدونه کارم چیه؟
خداییش گلابتون جون شما بگو حالا که به فکر ازدواج و تشکیل یه زندگی مستقل و همسری کردن هستیم چکار باید بکنیم؟ من و اکثر دوستان قدیمیم هممون مجردیم و شاغل و با سمتهای بالای کاری ولی فقط در کارمون موفقیم نه در تشکیل زندگی .....
خانم گلم، می خواهم با شما رک و راست باشم. چه خوشتان بیاد و چه خوشتان نیاد. برخلاف تصور شما، مردهای این روز و روزگار از زن تحصیلکرده، شاغل و با رده اجتماعی بالا فراری نیستند. بلکه به تحصیلات و مدارج بالای اجتماعی و علمی همسرشان افتخار می کنند.
ولی... ولی...
آنها در خانه یک رئیس نمی خواهند! آنها در خانه یک خانم معلم همه چیزدان نمی خواهند! آنها خانم بالاسر نمی خواهند. خواهش می کنم به رفتارهای خودتان توجه کنید و همه تقصیر را متوجه مردها نکنید. یک مرد اشکال دارد، دو تا مرد اشکال دارد، همه مردها که اشکال ندارند! منطقی است که در خودتان دنبال ایراد و اشکال بگردید.
البته خیلی آسان است که دیگران را مقصر اعلام نمایید و نقش خودتان را نپذیرید. حتم دارم در رفتارتان و ظاهرتان، خشونت، سرسختی، لجاجت، حق به جانب بودن بر صفات زنانه غلبه دارد.
زنهای تحصیلکرده و شاغل، بویژه اگر رده بالای شغلی دارند، باید یاد بگیرند در خانه از قالب رئیس بودن در بیایند و نرمی و لطافت و زنانگی را تجربه کنند.
در واقع این موضوع در مورد مردهای موفق هم صدق می کند. فرض کنید مردی رئیس یک کارخانه بزرگ است و صدها کارمند دارد. به همه دستور می دهد. همه از او فرمان می برند. خیلی هم ابهت دارد. این مرد اگر بخواهد زندگی زناشویی خوبی داشته باشد، وقتی وارد خانه می شود، باید هارت و پورتش را پشت در جا بگذارد و به شکل مردی متواضع، مهربان و برابر با زنش وارد خانه بشود. اگر در خانه هم بخواهد ریاست کند و داد بزند و ابهت نشان بدهد ... کارش با زنش به واویلا می رسد.
چند روز پیش در مطب خانمی را معاینه کردم. پس از معاینه او، همسرش را صدا کردم. مردی جاافتاده و خوشرو وارد مطب شد و گفت: "شما دستور احضار مرا دادید؟" خندیدم و گفتم من همیشه برای شوهران در مورد بیماری همسرشان توضیح می دهم. به نرمی از آقا پرسیدم در خانه مشکلی، بگومگویی چیزی وجود ندارد؟ شروع به خندیدن کرد و گفت:
- خانم دکتر! من قاضی هستم. شغل سختی دارم. در خانه فقط به شوخی و خنده برگزار می کنم. اگر بخواهم خشونت و سختی کارم را به خانه بیاورم که هیهات است. به علاوه خستگی خودم هم با شوخی و خنده با همسرم رفع می شود.
حظ کردم. مردی با آن ابهت، مقام و رده بالای اجتماعی جلوی من، چه شوخی ها که با زنش نمی کرد. پس همانطور که یک مرد موفق و همه جا رئیس، در خانه باید تبدیل به یک شوهر مهربان رومانتیک شود، زن موفق و همه جا رئیس، هم باید در خانه و در رابطه با مرد زندگی اش تبدیل به زنی لطیف بشود.
از من به شما نصیحت، جذابیت زنانه خود را بالا ببرید و همه چیز را به گردن مردها نیندازید.
پی نوشت: امان از دست شما دخترهای ملالغتی!
وقتی می گویم زن باید در خانه، زنانه باشد و رئیس بازی درنیاورد، فوری می گویید: "هنوز که به مرحله در یک خانه بودن نرسیده ایم."
منظورم این است که خانمی که می خواهد ازدواج کند، باید به مردها نشان بدهد که ظرافت زنانه دارد. دست کم در موارد آشنایی، دور و بر مردانی که دلخواه به نظر می رسند، حواس شان به رفتارهای خشن و بدون انعطاف خود باشد.
اورانوس جون، خیلی خوب توضیح داده که به جای این که دائم در مورد کار خود صحبت کنید، در مورد تفریحات، علاقه مندی های خود حرف بزنید. در مورد کار مرد کنجکاوی کنید و به او نشان بدهید که برای کار او احترام قائل هستید. نه این که تا او بخواهد در مورد کارش، چیزی بگوید، داخل شکمش بروید که "خودم صدتا از این کارها را هرروز انجام می دهم. خودم این کار را بهتر از تو بلدم!!!" و امثال این رفتارها.
دومی هم در مورد امتیاز جام است. همیشه، در همه جای دنیا، از ازل تا ابد، زیبایی، جوانی و خوش خلقی زن، امتیازات اصلی او برای جذب مرد بوده و هست. وقتی امتیاز جام بالایی داشته باشید، می توانید مردهای با مشخصات خوب و زیادی را جذب کنید، پس امکان پیدا کردن شوهر بهتری را دارید.
تحصیلات بالای یک زن مانع ازدواج او نیست. ولی به خودی خود و به تنهایی باعث زیاد شدن خواستگارانش نمی شود.
در حالی که در مورد مردان برعکس است. یک آقا به صرف داشتن یک دکترا یا شغل عالی، مورد توجه زنان قرار می گیرد. و زنهای زیادی حاضر هستند اخلاق بد او را تحمل کنند و قیافه زشت یا سن بالای او را در نظر نگیرند. البته همانطور که در کتاب "ازدواج مثل آب خوردن آسان است!" این طرز فکر اشتباه است و زنها پس از ازدواج متوجه می شوند که سرشان بدجور کلاه رفته.
ج - جذابیت ==> محصول آموزشی پیشنهادی: جذابیت فوری!
ا- اخلاق ==> محصول آموزشی پیشنهادی: خداحافظ خشم!
م- متانت ==> کلاس زن جذاب (بزودی معرفی خواهد شد)
پیشنهاد میکنم این مقاله رایگان ارزشمند را مطالعه کنید: آیا میدانید جذابیت زن و مرد به چه عواملی بستگی دارد؟