تازگیها رسم همخانه شدن در ایران هم دارد جای خود را باز میکند. خانم و آقا بدون عقد رسمی به زیر یک سقف میروند و با هم زندگی میکنند. من به قسمت شرعی داستان کاری ندارم، زیرا از نظر من وقتی زن و مرد هر دو به مزاوجت راضی باشند، عقد نکاح بین آنها برقرار شده است.
البته این فقط نظر من نیست. از نظر اسلامی هم ما راه حلی تحت عنوان صیغه داریم که نیاز به شاهد هم ندارد. حتی لازم نیست صیغه به زبان عربی خوانده شود. کافی است من راضیام، من راضیام را بگویید و به مدتی معین با مهری مشخص به عقد هم دربیایید. بعضی مراجع اجازه پدر را برای دختر لازم میدانند و بعضی مراجع اجازه پدر را هم ضروری نمیدانند.
از بخش شرعی داستان میگذریم، زیرا همانطور که گفتم برای آن راه حلی وجود دارد. من خیال دارم به بخش اجتماعی و فردی این مسئله بپردازم.
به نظر میرسد هرچه غربیها به کار بسته، غیرمفید دیده و دور ریختهاند، به کشورهای جهان سوم منتقل شده است. مثل فست فودها. این روزها غربیها٬ خواهان غذای ارگانیک هستند. آنها روشهای پرورش گیاه در خانه را میآموزند تا مثل استیو جابز گیاهخوار شوند و غذایشان را خود به عمل آورند. در حالیکه متاسفانه در ایران، فست فودها مثل قارچ رشد میکنند.
این داستان همخانه شدن هم یکی از روشهای منسوخ غربی است که متاسفانه این روزها شاهدیم در ایران دارد رایج میشود. در غرب به خانمها توصیه میشود اگر مردی را برای همسری مناسب میدانند و تصمیم قطعی گرفتهاند با او ازدواج کنند، هرگز حاضر نشوند بدون عقد رسمی با او زیر یک سقف ازدواج کنند. زیرا زن و مرد، بعد از دو سه سال همخانگی از هم دلزده میشوند و چون تعهدی اجتماعی به یکدیگر ندارند، باید دنبال پارتنر جدید بگردند.
آی مجردها! خانمها و آقایان عزیز! وقتی عاشق میشوید، از شدت عشق بیخواب هستید، دلتان میخواهد همه لحظات را در کنار معشوق خود باشید و او را فرشته ای میبینید که از آسمان به زمین نزول کرده است. راستش را بخواهید همه اینها توهم است و به خاطر ترشح سروتونین فراوان، دچار این توهم شدهاید. شما وقتی عاشق هستید، مثل کسی که حشیش کشیده یا آل اس دی مصرف کرده باشد، روی ابرها هستید.
ولی وقتی به وصال میرسید و هر شب کنار یکدیگر میخوابید، ترشح این هورمون در بدن شما کم کم کاهش مییابد. یک روز صبح بلند میشوید و میبینید دیگر قلبتان با دیدن معشوق، به تپش نمیافتد. دیگر همه روز به یاد او نیستید. بلکه براحتی میتوانید روی کار و پروژههایتان متمرکز بشوید و فراموش کنید دلبری دارید. یک روز از خواب بیدار میشوید و میبینید این آدمی که اینقدر فرشته رو و فرشته خو به نظر میآمد، آدمی است مثل بقیه آدمها. آروغ می زند، باد در میکند، دهنش بو میدهد. موقع غذا خوردن ملچ مولوچ میکند.
ادامه دارد...