با آقایی آشنا شدم و شش ماه با هم در ارتباط بودیم. خیلی دوستم داشت. میخواست مرا عقد کند. متاسفانه او به خاطر یک مسئله کوچک رابطه را بهم زد. هر کاری میکنم نمیتوانم او را برگردانم. او میگوید هنوز مرا دوست دارد، ولی فعلاً نباید با هم در ارتباط باشیم. چه کار کنم؟ خیلی دوستش دارم. قبلاً به پایم میافتاد. راستی بگویم که او سابقه طلاق داشته است.
خانم و آقا در اولین ملاقات معمولاً به بدیهیترین جنبه یکدیگر توجه میکنند: ظاهر
ظاهر شامل قیافه، هیکل، لباس، آرایش و رفتار اجتماعی شماست. به همین دلیل به خانمها و آقایان توصیه میشود بهطورکلی به هیکل و به پوست خود رسیدگی کنند تا در بهترین وضعیت ظاهری باشند. چند لقمه کمتر خوردن، کمی تحرک داشتن و درمان جوشهای صورت، کارهای سنگین و بزرگی نیست که از زیرش در برویم. هزینه سنگینی هم ندارد. ظاهر شما ممکن است طرف مقابل را فراری بدهد، پس لازم است در اولین ملاقات، لباس مناسب، آرایش مناسب و رفتار مناسب داشته باشید. این توصیهها برای هر دو طرف است، خانمها و آقایان.
من در کتاب ازدواج مثل آب خوردن آسان است
جذابیت فوری
فوق سری - از آشنایی تا سر سفره عقد
درباره ظاهر شما (خانمها) و بهتر کردن تأثیر اولیه شما (خانمها) گفتهام. فوق سری – از آشنایی تا سر سفره عقد، خیلی مفصلتر و گامبهگام و برای شرایط مختلف است. بله! هزینه فوق سری کم نیست، ولی آینده عاطفی شما و ازدواج موفق، ارزش سرمایهگذاری دارد. اگر شما به آینده عاطفی و ازدواج موفق اهمیت میدهید، پس حاضر هستید برای آن هزینه کنید. هزینه کردن یعنی صرف وقت و پول و انرژی. اگر الان برای آینده عاطفی خود هزینه نکنید، بعدها برای خرید داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب، هزینه خواهید کرد. متاسفانه بعضی افراد حاضر هستند به دعانویس و فالگیر پول بدهند، ولی برای آموزش هزینه نکنند. بگذریم.
وقتی آقایی از ظاهر شما خوشش نیاید، معمولاً جلسه اول ملاقات به دومی نمیرسد. پس تأثیر اولیه شما بسیار مهم است. تأثیر اولیه بر اساس این پنج فاکتور تعیین میشود:
- قیافه
- هیکل
- لباس
- آرایش
- رفتار اجتماعی
وقتی آقایی چند ماه با شما در ارتباط است و مرتب میگوید خیال دارد با شما ازدواج کند، یعنی ظاهر شما را دوست دارد . اگر پس از چند ماه، آقا رابطه را قطع میکند، شاید شما خرابکاری کردهاید.
اگر آقایی به شما علاقه دارد و قصد ازدواج دارد به خاطر چهار مورد زیر از ازدواج با شما پشیمان میشود:
- شما پرخاشگر هستید
- شما کنترلگر هستید
- شما نوسانات خلقی زیادی دارید
- شما از نظر احساسی، آدم محتاجی هستید
شما پرخاشگر هستید
خشم یک احساس است و همه ما خشمگین میشویم. خشمگین شدن هیچ اشکالی ندارد و بخشی از انسان بودن است. اما... اما خشمگین شدن با پرخاشگر بودن متفاوت است. یک آدم متمدن پرخاشگر نیست. یک آدم فهمیده و متمدن، وقتی عصبانی میشود داد نمیزند، فحش نمیدهد، وسایل را نمیشکند، کتک نمیزند، بلکه صحبت میکند. آدمی که مدیریت خشم را بلد است وقتی خشمگین میشود، قاطعانه با طرف مقابل حرف میزند و میگوید چرا عصبانی شده و میخواهد چه رفتاری تغییر کند یا متوقف شود.
متاسفانه بیشتر ایرانیها، مدیریت خشم را بلد نیستند. وقتی خشمگین میشوند، بهجای مدیریت خشم، دو راه را در پیش میگیرند: پرخاشگری یا خودخوری میکنند. پرخاشگری یعنی داد زدن، فحش دادن، شکستن وسایل یا کتککاری. خودخوری هم خوب نیست چون شما را بیمار میکند. بعلاوه خودخوریها روی هم جمع میشود و آدم خودخور بالاخره یک روز مثل آتشفشان منفجر میشود و پرخاشگری میکند. بعضیها پرخاشگری انفعالی انجام میدهند، یعنی آشکارا پرخاشگری نمیکنند، بلکه زیرزیرکی خشم را خالی میکنند: یواشکی خرابکاری میکنند، در روند کارها اختلال ایجاد میکنند، با غیبت و بدگویی، وجهه دیگران را خراب میکنند. آدمهای مارموز که زیرزیرکی، خشم را خود را تخلیه میکنند، از آدمهای پرخاشگر، خطرناکتر هستند. چون وقتی کسی از شما عصبانی است و آنقدر شجاعت دارد که سرتان داد میزند، شما دشمن را میشناسید، اما آن آدم ترسویی که جرئت ندارد اعتراض کند و از پشت به شما خنجر میزند، قابلشناسایی نیست. بیشتر ایرانیها مدیریت خشم را بلد نیستند و وقتی عصبانی میشوند، با پرخاشگری آشکار یا نهان یا خودخوری واکنش نشان میدهند.
پرخاشگری یکی از مهمترین مواردی است که باعث میشود شما خواستگار نداشته باشید یا خواستگار خوبی نداشته باشید و یا خواستگار خوب را از دست بدهید. ممکن است ظاهر شما زیبا باشد و آقایان بهراحتی جذب شما شوند. اما در طول رفتوآمد چندماهه، شما بالاخره خوی پرخاشگر خود را به نمایش میگذارید و این نمایش خشن برای آدمها ترسناک است. آدم عاقل بهسرعت شما را ترک خواهد کرد. مدیریت خشم را یاد بگیرید. از همین امروز شروع کنید. بهجرئت میگویم از هر صدنفری که این مقاله را میخوانند، 99 نفر مدیریت خشم را بلد نیستند. پس برای تهیه خداحافظ خشم امروز فردا نکنید، همین امروز آن را سفارش بدهید.
شما کنترلگر هستید
شما دائم طرف مقابل را چک میکنید: کجا هستی؟ چرا هستی؟ همراه چه کسی هستی؟ ثابت کن که آنجا هستی و فلانی همراهت است!
این رفتارها، منزجرکننده هستند. اگر آقایی این کارها را انجام بدهد، بعضی خانمها بهحساب عشق میگذارند و کیف میکنند. درحالیکه این رفتارها بیمارگونه است و ازدواج با مرد شکاک و کنترلگر، ازدواج دردناکی است. اگر خانمی این رفتارها را در دوره خواستگاری و نامزدی انجام بدهد، بهاحتمالزیاد، مرد را فراری میدهد.
مدام طرف مقابل را چک نکنید. اگر رفتارهای او مشکوک است و حدس میزنید دارد به شما خیانت میکند، با او صحبت کنید. به او بگویید به این دلیل و آن دلیل نگران هستم داری به من خیانت میکنی. اگر با آرامش و بدون دراماتیک بازی این حرفها را بزنید و طرف مقابل خیانتکار نباشد، دست از رفتارهای مشکوک برمیدارد و به شما ثابت میکند به شما وفادار است. اگر پس از صحبت با او هنوز قانع نشدید که آیا او خیانتکار است یا خیر، به یک مشاور مراجعه کنید. شاید شما زیادی شکاک هستید و شاید هم بهراستی او خیانتکار است. مشاور با نگاه منطقی و به دور از درگیری احساسی میتواند به شما کمک کند.
شما نوسانات خلقی زیادی دارید
بعضی افراد مثل روزهای بهاری هستند، لحظهای شاد و خندان و لحظهای دیگر گریان. یک روز سرحال هستند و دو روز داغان و بدون انرژی. نوسانات زیاد خلقی شما، کسلکننده است. طرف مقابل احساس میکند نمیتواند روی شما حساب کند و پس از چند ماه، از ازدواج با شما منصرف خواهد شد. اگر شما اینگونه هستید پیشنهاد میکنم شادابی پایدار را تمرین کنید. البته بعضی افراد باید به روانپزشک مراجعه کرده و داروهای تثبت کننده خلق دریافت کنند.
شما از نظر احساسی، آدم محتاجی هستید
محتاج بودن از نظر احساسی، به زبان عامیانه یعنی آویزون بودن! آدم آویزون، هیچ کار و زندگیای ندارد. هیچ هدفی ندارد. هیچ آرمانی ندارد. تماموقت و انرژی او صرف رابطهاش میشود و از طرف مقابل هم انتظار دارد همه کارهایش را تعطیل کند و دستهای او را در دست بگیرد و برایش شعر و غزل بخواند. رمانتیک بازی خوب است، ولی حد و اندازه دارد. آدم آویزون، در اوایل رابطه جالب به نظر میرسد. آدم از اینکه اینهمه موردتوجه قرار بگیرد و تمام دنیای دیگری باشد، لذت میبرد، ولی پس از چند ماه، خسته و کسل میشود. آدم آویزون، همه انرژی و وقتش را صرف رابطه میکند، به همین دلیل بشدت نگران است رابطه را از دست بدهد. او هر روز و هر دقیقه التماس میکند طرف مقابل به او توجه کند و ترس از دست دادن، تن و بدنش را میلرزاند. اگر شما از نظر احساسی محتاج هستید، طرف مقابل پس از چند ماه از شما خسته میشود و فرار را بر قرار ترجیح میدهد.
برای زندگیتان هدف داشته باشید. به جنبههای مختلف زندگیتان سرگرم باشید و رابطه را بخشی از زندگی در نظر بگیرید، نه تمام آن. پیشنهاد میکنم هدفگذاری برای آدمهای باهوش را تهیه کنید و بکار بگیرید.
برمیگردیم به سؤال دوست عزیزمان: با آقایی آشنا شدم و شش ماه با هم در ارتباط بودیم. خیلی دوستم داشت. میخواست مرا عقد کند. متاسفانه او به خاطر یک مسئله کوچک رابطه را بهم زد. هر کاری میکنم نمیتوانم او را برگردانم. او میگوید هنوز مرا دوست دارد، ولی فعلاً نباید با هم در ارتباط باشیم. چه کار کنم؟ خیلی دوستش دارم. قبلاً به پایم میافتاد. راستی بگویم که او سابقه طلاق داشته است.
دوست عزیز، این آقا ظاهر شما را دوست دارد که شش ماه با شما در ارتباط بوده و وعده ازدواج میداده، ولی آن مسئله کوچک لابد مسئله کوچکی نبوده است. شاید شما بگویید: یکبار عصبانی شدم و فحش دادم، فقط چند بار گوشی موبایلش را بیاجازه بررسی کردم، فقط روزی شش بار بهش تلفن میکردم و میگفتم عاشقش هستم، خب... من گاهی اوقات حالم خوب نیست، مگه میشه همیشه حال آدم خوب باشد؟
یک آقای بسیار جوان (کمتر از 30 سال) ممکن است رفتارهای ناشایست چهارگانه را به زیبایی روی شما ببخشد. با شما ازدواج کند و پس از عروسی از کرده خود پشیمان شود، ولی آقایان بزرگتر از 35 سال گول ظاهر زیبای شما را نمیخورند و کاملاً به رفتارهای شما توجه دارند، بهویژه اگر سابقه طلاق داشته باشند. مردانی که طلاق را تجربه کردهاند، کمتر به فکر ظاهر زیبا و بیشتر به دنبال شخصیت خوب و اخلاق زیبا هستند.
اگر میخواهید خواستگارتان را دوباره به رابطه برگردانید، مدتی از دسترس خارج شوید. به او تلفن نکنید، پیامک نفرستید، در شبکههای اجتماعی نباشید تا او نبودن شما را حس کند. چه مدت غیب شوید؟ بهاندازه نصف مدت رابطه. شما شش ماه با هم دوست بودید، پس سه ماه خود را ناپدید کنید.
پس از این غیبت کبری، به او تلفن کنید و به گرمی سلام و حال و احوال کنید.
آنگاه از او به خاطر مسئلهای که پیش آمده بود عذرخواهی کنید و خواهش میکنم نگویید آن مسئله کوچک! دقیقاً مسئلهای که پیش آمده را مطرح کنید و صمیمانه معذرت بخواهید.
سپس بگویید میخواهم آن کار را جبران کنم. نمیخواهم دوباره رابطه را از سر بگیریم، بلکه میخواهم آخرین خاطره تو از من، خاطره خوشی باشد. چطور جبران کنم؟
غیبت شما، فرصت دلتنگ شدن را به طرف مقابل داده است. وقتی صمیمانه عذرخواهی میکنید، وقتی صمیمانه میخواهید جبران کنید و تاکید میکنید قصدتان ادامه رابطه نیست، طرف مقابل، گارد خود را باز میکند و ممکن است به شما شانس دوباره بدهد.
اگر طرف مقابل رابطه را قطع میکند با التماس کردن و سریش شدن، نمیتوانید او را برگردانید. این رفتارها باعث میشود او برای ترک شما، مصممتر شود. ولی یک غیبت طولانیمدت، سپس عذرخواهی و جبران صمیمانه، بدون چشمداشت به ادامه رابطه، ممکن است رابطه تخریبشده را ترمیم کند.
لطفاً به این سه نکته اضافی توجه بفرمایید:
- 1-رفتارهای نادرست چهارگونه را در خود اصلاح کنید، وگرنه معذرتخواهی شما بیمعناست.
- 2-شما نمیتوانید آدمها را مجبور کنید با شما در رابطه بمانند. این آدم یک بار شما را ترک کرده، پس احتمال دارد این که رابطه مجدد برقرار نشود یا رابطه مجدد بهسرعت قطع شود. از نظر روحی برای این موضوع آماده باشید.
- 3-اگر قصد شما ازدواج است، بیش از 12-6 ماه در رابطه نمانید و انتظار داشته باشید تکلیف شما معلوم شود.
پیشنهاد می کنم همین امروز فوق سری – از آشنایی تا سر سفره عقد را تهیه کنید!
امروز درباره رابطه عاطفی سالم یاد بگیرید که ممکن است فردا خیلی دیر باشد.