کجا همسر دلخواه خود را ملاقات خواهید کرد؟
دوستان عزیز
انجام تمرینات کتاب "ازدواج مثل آب خوردن آسان است!" حدود دو ماه وقت می گیرد. وقتی تمرینات را انجام بدهید، سطح انرژی شما تغییر خواهد کرد و در جایی که حدس هم نمی زنید، همسر آینده خود را ملاقات خواهید کرد.
شما می دانید اگر بخواهید در کار و تحصیل موفق باشید، لازم است که انرژی بگذارید و وقت صرف کنید. برای ازدواج هم لازم است انرژی صرف کنید. اگر ترجیح می دهید بجای اقدام کردن، دست روی دست بگذارید و از روزگار شکایت کنید، می توانید به این کار ادامه بدهید. ولی ضرر خواهید کرد و تنها خواهید ماند. فقط خود شما می توانید به خودتان کمک کنید و لاغیر.
دختری که می خواهد ازدواج کند باید هر روز او را صد آدم جدید ببینند. و این میسر نمی شود مگر این که شما عادات و رفتار خود را تغییر بدهید. اگر از صبح تا شب گوشه خانه کز کرده اید، یا اگر صبح سر کار می روید و شب به خانه برمی گردید و جمعه ها پای تلویزیون و کامپیوتر می نشینید، کاری از پیش نخواهید برد.
من نمی گویم راه بیفتید و از خیابان شوهر صید کنید. آشنایی در خیابان راه خطرناکی است. نمی گویم در محیط مختلط بگردید. شاید محیط شهرتان و فرهنگ شما اجازه اختلاط را نمی دهد. ولی هر روز آدم های تازه را ببینید. زنها بخوبی می توانند شما را به خواستگار معرفی کنند. در مجالس زنانه حضور پیدا کنید. در کلاسهای زنانه ثبت نام کنید. با خانم های متاهل رابطه صمیمانه برقرار کنید. هر خانم متاهلی ممکن است پسر، برادر، پسرخاله، نوه عمو یا پسر جاری داشته باشد. وقتی ببیند که شما را دختر معقول و محترمی هستید، زمینه آشنایی را فراهم خواهد کرد. آدم ها دوست دارند دختر و پسرها را به یکدیگر معرفی کنند.
شغلی پیدا کنید. کاری پاره وقت حتی بدون حقوق بیابید. در امور خیریه کمک کنید. به مسجد محل یا فرهنگسرای سر کوچه تان بروید. در کلاس جدیدی ثبت نام کنید. تفریح تازه ای را تجربه کنید. در سمینارها و سخنرانی های مورد علاقه خود شرکت کنید. از همه مهم تر این که برای استفاده ازموقعیت های تازه، حاضر و آماده باشید. قلب خود را باز بگذارید.
چند روز پیش می خواستم سوار تاکسی شوم، از دختر خانمی که داخل ماشین نشسته بود، پرسیدم: "ببخشید خانم، آیا این تاکسی به میدان بوستان می رود؟" دختر خانم بی آن که سرش را برگرداند، با غیظ گفت: "از راننده بپرسید!" عجب آنکه خودش هم میدان بوستان پیاده شد. تا مدتی فکر می کردم آیا او هم هر روز از خود می پرسد: "چرا با مرد دلخواهم ملاقات نمی کنم؟" وقتی دختر خانمی آنقدر بسته و خشک است که برای پاسخ دادن به سوالی ساده به خود زحمت نمی دهد، صد البته که هر روز موقعیت های خود را از دست می دهد.
قلب تان را به روی همه آدمها باز کنید. تصور نکنید قرار است فقط به مردهای مجرد خوش قیافه پولدار روی خوش نشان بدهید. خیال نکنید وقتی از خود انرژی منفی ساطع می کنید، شوالیه ای سوار بر اسب سفید برای ربودن شما از راه می رسد.
همین امروز بنشینید و بیست راه جدید برای دیدن آدم های تازه را بنویسید. راه حل ها را برای موقعیت خود در نظر بگیرید. برای مثال ممکن است یک نفر بتواند به مسافرت خارجی برود، دیگری چنین امکانی را نداشته باشد، ولی می تواند برای هم زدن آش نذری عمه اش در مهمانی شرکت کند. صد افسوس که از همین امکانی هم که دارد استفاده نمی کند و از ترس شنیدن نیش و کنایه و از غصه بی شوهری، گوشه خانه غمباد گرفته است.
خانواده شما ممکن است مایل نباشند که شما برای گردش در شهر از خانه خارج شوید ولی اگر اعلام کنید که برای کار کردن و پول درآوردن می خواهید اقدام کنید، صد البته که به شما کمک خواهند کرد. به یاد داشته باشید که منظورم از کار کردن فقط منشی گری در شرکت های مشکوک خصوصی نیست. در محیط زنانه هم می شود کار کرد. حتی در خانه هم می توانید کار کنید و موقعیت تماس با آدمهای جدید را بدست آورید.
اقدامی جدید انجام دهید. تجربه ای تازه را امتحان کنید. به خاطر داشته باشید اگر هر روز همان کارهای همیشگی را انجام بدهید، هر شب همان نتایج همیشگی را بدست خواهید آورد. این غم انگیز است که ما به روش های قدیمی خود دودستی می چسبیم، غر می زنیم، نق می زنیم، همه آدمها را مقصر اعلام می کنیم ولی حاضر نیستیم ذره ای تغییر کنیم.
مطمئنم دختری که این کتاب را به دست گرفته است، اینطور فکر نمی کند و حاضر است برای ساختن زندگی خود، رفتارهایش را تغییر بدهد.