گاهی اوقات ما از بخشهایی از زندگی خود ناراضی هستیم، ولی اقدامی برای تغییر دادن آنها نمیکنیم و اجازه میدهیم در بخشهایی از زندگی شکست خورده و ناموفق باشیم. چرا ما اینگونه رفتار میکنیم؟ چرا به کم قانع میشویم و زندگی خود را بهتر نمیکنیم؟
سه مانع اصلی موفقیت عبارتند از :
۱ - ترس
۲ - تردید
۳ - راحتی خیال
ترس: ما میترسیم شکست بخوریم. ما میترسیم مورد تمسخر و قضاوت قرار بگیریم و قبل از آنکه حتی یک قدم برداریم، از ترس فلج میشویم و سرجای خود میمانیم .
تردید: ما تواناییهای خود را باور نداریم. باور نمیکنیم از عهده کاری برمی آییم. به خود میگوییم: «مگر من هم میتوانم؟ هرگز! فلانی از من خیلی بهتر است .»
راحتی خیال: به نظرمان میآید که رسیدن به هدف و خواسته ما، زیادی تلاش و تقلا میخواهد و به زحمتش نمیارزد. همین جا نشستهایم و نان و ماستمان را میخوریم، چرا به خود زحمت بدهیم؟ در واقع این توجیهها به خاطر آن است که میترسیم که شکست بخوریم و مورد قضاوت و تمسخر قرار بگیریم، زیرا تواناییهای خود را باور نداریم .
پادزهر ترس، اقدام است. شروع به حرکت کنید. هر روز گام کوچکی بردارید. منظورم این است که لازم نیست یک مرتبه شاخ غول را بشکنید! ولی هر روز مویی از تن غول بکنید! بزودی میبینید که آن غول شاخدار پشمالوی ترسناک، بچه گربهای لاغر و هراسان است و ما آن را بزرگ کرده بودیم .
تواناییهای خود را باور ندارید؟ نسبت به خود تردید دارید؟ یادتان باشد که هیچکس از روز اول همه چیز را بلد نبوده است. هر کار جدیدی را که شروع میکنیم، در ابتدا دست و پا چلفتی و خنده دار هستیم و این هیچ اشکالی ندارد. داستان روز اول انترنی مرا به یاد دارید؟ اگر من پس از آن برخورد از پزشکی انصراف میدادم و خود را در اتاق حبس میکردم، به نظر شما مسخره نبود؟
خدا در وجود هر کدام از ما توانایی و موهبتی قرار داده است. ما توانایی خود را پشت ترس و تردید زندانی کردهایم. به خود تکان بدهید و از این قفس خودساخته بیرون بیایید .
زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش رقص شعلهاش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
زندگی شعله میخواهد
شعلهها را هیمه سوزنده
کدامیک از شما دلش میخواهد چه کاری انجام بدهد، ولی دست روی دست گذاشته و هیچ اقدامی نمیکند؟ آیا حاضرید همینجا آن را اعلام کنید و متعهد بشوید، همین هفته اولین قدم را بردارید؟