زندگی مثل چرخاندن پنج توپ همزمان در هواست. یکی از این توپها لاستیکی و چهار تای دیگر شیشهای است. اگر توپ لاستیکی زمین بخورد، چه میشود؟ دوباره به بالا برمی گردد. ولی اگر توپهای شیشهای زمین بخورند، خرد میشوند و از دست میروند .
توپ لاستیکی کار و شغل تو است .
توپهای شیشهای سلامتی، خانواده، دوستان و روح خودت است .
مواظب سلامتی روحی و جسمیات باش .
مراقب رابطهات با خانوادهات باش. یادت هست که مهمترین رابطهای که داری، رابطهات با همسرت است .
مواظب دوستانت باش. چون آنها در مسیر زندگی به تو کمک میکنند. وقتی شاد هستی، با تو میخندند. وقتی غمگینی، اشکهایت را پاک میکنند .
از همه مهمتر مراقب روح خودت باش. مبادا آن را بفروشی که تمام ثروت دنیا هم ارزش فروختن روحت را ندارد .
من بسیاری از اوقات سلامتی روحی و جسمی خودم را فدای دیگران میکنم. این ناسالم است . اعتراف میکنم امسال از خودم خوب مراقبت نکردم .
اول به خاطر به هم ریختن سایت، خودم را داغان کردم. الان من سهم خودم را در مورد سایت انجام دادهام، منتظرم بقیه افراد هم کار خود را انجام بدهند. پس کاری غیر از انتظار کشیدن ندارم .
بعد سفر رفتم که reset بشوم. به محضی که برگشتم امتحان پسر شروع شد و زندگی من دوباره از نظم خارج شد .
بهانه بس است. من یک دونه از خودم که بیشتر ندارم. از امروز شروع میکنم :
آماده شدن برای خواب، ساعت ده و نیم شب
خوابیدن ساعت یازده شب
صبحها نیم ساعت پیاده روی
صبحانه خوردن
رسیدن به زیبایی و طراوات خودم، هر روز بیست دقیقه
همینجا متعهد میشوم که این کارها را انجام میدهم. هفته دیگر گزارش میدهم. شما چطور؟ آیا توپهای زندگیتان را خوب میچرخانید؟