کلاس پنجم را تمام کرده بودم. مثل همیشه تابستان، با جشن تولد من شروع شد. یکی از هدیههای جشن تولد آن سال را هرگز از خاطر نمیبرم، چون زندگی مرا تغییر داد: کتاب «آیین زندگی» نوشته دیل کارنگی
من از همان سن و سال، شروع به انجام دستورات و راهنماییهای دیل کارنگی کردم. بسیاری از راهنماییهای او، جزو عادات تغییرناپذیر من در آمدهاند .
یکی از این عادتهای عالی، نوشتن فهرست نگرانیها و رها کردنشان است.
مارک تواین میگوید: «من در زندگی برای مسائل بسیاری ناراحتی کشیدم، ولی فقط درصد کمی از آنها براستی اتفاق افتادند!» به عبارت دیگر، بسیاری از مسائلی که ما برایشان نگران هستیم، هرگز رخ نمیدهند یا به آن شدتی که فکر میکنیم، آزارمان نخواهد داد .
اول تیرماه که احساس میکردم زندگی خیلی به من فشار آورده، یک صفحه کاغذ سفید برداشتم و لیست کامل نگرانیهایم را نوشتم. آن را تا زدم و روی آن نوشتم روز سی و یک تیر ماه باز شود .
همین !
انگار با نوشتن این فهرست و سپردن آن به خدا، بار سنگینی از دوشم برداشته شد و نفسم سرجا آمد. از آن به بعد زندگی شروع کرد به راه آمدن با من .
سی و یکم تیرماه یکمرتبه چشمم به آن کاغذ تا شده افتاد. آن را باز کردم و خواندم. هشت تا از نگرانیهایم بکلی برطرف شده بودند . دو تای دیگر هم به نظرم حقیر و کوچک می آید!
برای مثال میترسیدم رنگ مطب جدیدم خراب بشود یا هزینه آن خیلی سنگین بشود. اینطور نشد! با هزینه مختصر، رنگی عالی به دیوارهای مطبم نشست .
یا نگران پیدا کردن یک دستیار جدید بودم. در بومهن اعلامیه زده بودم، ولی افرادی که مراجعه میکردند، باب میلم نبود. میترسیدم کسی در بومهن با اینترنت سرو کار نداشته باشد. خوشبختانه یک دستیار با مشخصات خوب پیدا کردم. همسرم مصاحبه شغلی را انجام داد و او کارش را شروع کرده است.
نگران فروشگاه سایت بودم. این هم تمام شد .
نگران خانه خریدن بودم که آن را هم خریدیم.
نگران آپارتمان پسر بودم که یک آپارتمان نوساز عالی در ساختمان خودمان برای او پیدا شد.
و چند تا مشکل دیگر مثل اینها .
من دست از تلاش برای حل کردن مشکلاتم برنداشتم، ولی با نوشتن و رها کردن آنها، ذهنم آزاد شد .
توصیه: وقتی احساس میکنید مشکلات از هر سو به شما هجوم آوردهاند، آنها را روی یک صفحه کاغذ بنویسید. تا کنید و روی آن تاریخ یک ماه بعد را بنویسید. نوشته را در کشویی جایی بگذارید که جلوی چشمتان نباشد. یک ماه بعد نوشته خود را بخوانید. مطمئنم به نگرانیهای خود خواهید خندید. چون هشتاد درصد آنها هرگز اتفاق نمیافتند .
حالا نوبت شماست. دلم میخواهد نظرتان را بدانم :
· آیا شما از این روش استفاده کردهاید؟
· آیا روش بهتری میدانید؟
· ممکن است روش خود را با ما در میان بگذارید؟