راندا بران به دنبال محبوبیت جهانی فیلم «راز»، کتابی به
نام «راز» نوشت که در مدت کوتاهی رکورد کتابهای پرفروش دنیا را شکست. کتاب پرفروش
بعدی او «جادو» نام دارد که آقای مسیحا برزگر با هشیاری تمام آن را با نام «معجزه»
ترجمه کرد؛ زیرا در میان مسلمانان استفاده از لفظ جادو و جادوگر خوشایند نیست.
راندا بران در ابتدای کتاب به ما وعده میدهد با مطالعه این
کتاب، جادویی میآموزیم که به کمک آن بتوانیم در یک افسانه پریان زندگی کنیم، جایی
که همه چیزها به کمک جادو، آسان و خوشایند رخ میدهد. و همانطور که در بالا اشاره
کردم آقای مسیحا برزگر هشیارانه این کتاب را مطابق فرهنگ ایرانی ارائه داده است:
به ما وعده داده در این کتاب روشی میآموزیم که هر روز شاهد «معجزه» باشیم.
روش جادویی در یک جمله خلاصه میشود: هر لحظه شکرگزار نعمتهای زندگیات
باش!
کتاب برای ۲۸ روز تمرین آماده شده است، یعنی یک ماه قمری. در
فرهنگ غربی روشهای جادوگرانه معمولاً برای ۲۸ روز تدوین میشوند: از رویت یک
هلال ماه تا هلال ماه بعدی یا از رویت یک بدر کامل ماه تا بدر کامل بعدی. البته در
ابتدای کتاب نوشته شده شما میتوانید هر روزی از ماه تمرینات کتاب را آغاز کنید و
کاری با تمرینات واقعی جادوگرانه ندارد.
راندا بران با جزئیات کامل و کلامی سحرآمیز به ما میآموزد
چگونه شکرگزار نعمات خدا باشیم. خواندن کلمات این کتاب قلب آدم را نرم میکند. چه
رسد به انجام دادن آن.
ما ایرانیها از روی عادت می گوییم: الحمدالله! و یا خدا یا
به داده و ندادهات شکر! ولی با یک بررسی ساده متوجه میشویم ما ایرانیها نه تنها
مردمانی شکرگزار نیستیم، بلکه بسیار طلبکار و متوقعیم. وقتی در این کتاب خواندم
پنج بار در روز متوقف شوم، آگاهانه نفس عمیق بکشم و برای نفسی که فرو میبرم و
بیرون میدهم، شکرگزاری کنم، بی اختیار این گفته سعدی را زیر لب زمزمه کردم:
منّت
خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو میرود
ممدّ حیاتست و چون بر میآید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر
نعمت شکری واجب.
اما
تا آن لحظه هیچوقت به این فکر نیفتاده بودم که براستی برای نفس کشیدن تشکر کنم.
همین الان عزیزانی در ICU به دستگاه تنفس مصنوعی متصل هستند و برای هر
نفس، میلیونها تومان هزینه میکنند. من به رایگان و به آسانی نفس میکشم، اما
یادم نیست برای این نعمت تشکر کنم.
یا کتاب توصیه کرده، هنگام غذا خوردن به یاد آورم چند نفر دست به دست هم دادهاند
تا چنین غذایی برای من فراهم شود. کشاورزی که گندم کاشته، آسیابانی که گندم را آرد
کرده، کامیونداری که آرد به نانوایی رسانده، نانوایی که نان پخته، همسری که نان را
خریده. همه این افراد برای تهیه یک گرده نان کار کردهاند. تمرین یکی از روزها این
است که پیش از آن که قاشقی غذا به دهانم بگذارم، از تمام افرادی که برای تهیه آن
زحمت کشیدهاند، تشکر کنم.
تمرینات ساده هستند. چندان وقت نمیگیرند، ولی تاثیرشان در
زندگی روزمره مثل «معجزه» است.
من تا به حال چهار دوره تمرینات کتاب را انجام دادهام و از
معجزات آن برخوردار شدهام. همه شما عزیزان گیس گلابتونی را به انجام این تمرینات
دعوت میکنم. پیشنهاد میکنم تا به کمک این کتاب، مثبت اندیشی و فراخواندن خوبیها
به زندگی را بیاموزید.
پیشنهاد میکنم دوستانی که وبلاگ دارند، هر روز یکی از
تمرینات را در وبلاگ خود قرار بدهند و با گروه خوانندگانشان این تمرینات عالی و
خوشایند را انجام بدهند. به این ترتیب هم یک عادت زیبا را در جامعه مان گسترش میدهیم،
هم از انرژی جمع برای انجام تمرینات استفاده میکنیم.
اگر ما بیاموزیم «تشکر» کنیم، زندگی مان زیر و زبر میشود.
یادمان باشد کافی نیست فقط از خدا تشکر کنیم، ما وظیفه داریم از بندگان خدا هم
تشکر کنیم. تحقیقات نشان داده است
اگر طرز فکر ده درصد مردم یک جامعه تغییر کند، آن جامعه بکلی تغییر خواهد کرد؛
یعنی برای آباد شدن ایران کافی است هفت میلیون ایرانی «مثبت
اندیش» و «سپاسگزار» باشند. آیا حاضرید شما جزو پرچمداران این رفرم اجتماعی
باشید؟
این روزها مد شده مردم را به چالش دعوت کنند. من شما به چالش «سپاسگزاری» به
مدت ۲۸ روز دعوت میکنم. آیا چالش را قبول میکنید و آیا دوستان خود را به
این چالش دعوت مینمایید؟