برنده مسابقه خاطره نویسی نوروز 1395 داستان شماره پنج است.
داستان شماره یک، فقط با دو رأی کمتر از داستان شماره پنج عقب افتاد.
تبریک می گویم. نرگس خانم، شما نه تنها در مسابقه خاطره نویسی، بلکه در عرصه زندگی برنده هستند. تغییری که در نگرش و جهان بینی شما بوجود آمده است، ارزشمندترین تغییری است که میتواند در ذهن یک انسان بوجود بیاید: "من مسئول شادمانی خودم هستم! پس آستین بالا میزنم و شادمانی را میسازم!" این تغییر نگرش، یعنی از کودکی به بلوغ رسیدن. بعضیها، در هفتاد سالگی هم به این بلوغ نمیرسند. کودک به دنیا میآیند و کودک میمیرند. در واقع هشتاد درصد مردم دنیا این گونه هستند. ولی نویسنده داستان شماره پنج، یک آدم بزرگ بالغ است. دوست عزیزم، متشکرم تجربه عالیتان را با ما سهیم شدید. سپاسگزارم.
و اما برنده کامنت گذاران:Roshana
این دوست عزیزمان به صراحت نوشته بود: من پول را دوست دارم! و برنده جایزه شد!!! یعنی یک مغناطیس پول واقعی. عالیه دوست عزیزم. درس بسیار خوبی به همه ما آموختید.
من با برندگان مکاتبه خواهم کرد تا جوایزشان را به دستشان برسانم. از همه شما متشکرم، برای نوشتن داستان و برای رأی دادن. بویژه برای حرفهای زیبایی که در موقع کامنت گذاشتن نوشتهاید. قلب آدم را به لرزه در میآورد. سپاسگزارم.
لینک مسابقه خاطره نویسی نوروز 1395