سلام خانم دکتر عزیز و خوب و پر انرژی
عصر زیبای شما به خیر
همان طور که می دانید من در دوره بهترین سال زندگی شرکت کرده ام و این هفته،دهمین هفته از بهترین سال زندگی من است.از تغییراتی که در این مدت داشته ام، در سایت نوشته ام. چیزی که باعث شد امروز این ایمیل را برای شما ارسال کنم، اتفاقات دیگری است:
مورد اول اینکه، همان طور که مستحضرید، من محصول خداحافظ خشم را تهیه کرده ام.تمام فایل ها را به دقت گوش کردم و نکات آن را هم در دفترچه یادداشت کردم.تمرینات مربوطه را هم انجام دادم. الحق و الانصاف محصول بسیار بسیار خوب و کاملی است.بعد از پایان آخرین فایل،برایتان دعای خیر نمودم و برای درگذشتگانتان فاتحه ای خواندم. امیدوارم خیر و شادی و لطف الهی همیشه و در تمام لحظات به سوی شما و عزیزانتان سرازیر باشد.
مورد دوم، کسب اجازه در مورد این فایل هاست: آیا من اجازه دارم این فایل ها را در آینده به فرزندانم بدهم؟ پسرم الان چهار سال و نه ماهه است و دخترم یک سال و نیمه.
مورد سوم که برایم بسیار عجیب و شیرین است:من حدود یک ماه پیش کتاب "چگونه مغناطیس پول شویم" را خریدم که کتابی مختصر، ولی بسیار بسیار مفید است. خواندن کتاب را شروع کرده ام و تمرینات آن را هم انجام می دهم. اتفاق شیرین اینکه: یکی دو هفته بعد از شروع مطالعه کتاب، مبلغی حدود ده برابر چیزی که من برای امسال در نظر گرفته بودم به ما اعطا و به زندگی ما تزریق شد! با اینکه این پول به شخص من اعطا نشده است،اما باز هم برایم شیرین است. چون شروع بسیار خوبی برای تبدیل شدن به مغناطیس پول است.خدای بزرگ و مهربان را شکر می کنم و از شما هم بابت لطف و توجهتان ممنون و سپاسگزارم.
ببخشید که وقتتان را گرفتم. اینقدر ذوق زده و خوشحال هستم که دلم خواست شما را هم در شادمانی ام شریک کنم.
دوستتان دارم.
با آرزوی بهترین ها برای شما
مریم ...
سلام خانم ... عزیز و دوست داشتنی
متشکرم
آشنایی با خانمی دقیق، کوشا و فهمیده مثل شما، برای من مثل یک هدیه الهی است. تبریک می گویم تمرینات را با دقت و پشتکار انجام میدهید.
من به تک تک محصولات آموزشی این سایت افتخار می کنم. و خوشحالم برای شما مفید است. از اتفاقات زیبایی که دارد به زندگی شما پا می گذارد، خوشحالم. این هدیه اول ماه رمضان من است. خدایا سپاس.
بله. شما می توانید فایلهای صوتی را در اختیار دیگران بگذارید. البته لطفا کپی نکنید. در مورد بچه ها... روش آموختن مدیریت خشم به کودکان متفاوت است. البته اولین قدم این است که پدر و مادرشان مدیریت خشم را بلد باشند. یا مربی مهدکودک مدیریت خشم را بداند. یعنی دست کم یکی از افرادی که بچه را نگه می دارد و بزرگ می کند مدیریت خشم را بداند. ولی روش آن با آدم بزرگها متفاوت است.
بچه ها نمی توانند از مغز منطقی برای تجزیه و تحلیل استفاده کنند. لازم است با روشهایی، واکنش جنگ و گریز را در آنها کمرنگ کرد. کار با بچه ها بسیار ساده تر و شیرین تر است. چون میوه های پاکیزه خدا هستند و هنوز با خشم و تحقیر و اندوه از ریخت نیفتاده اند.
سلام خانم دکتر چشمه علایی عزیز
صبح زیباتون به خیر،طاعاتتون قبول درگاه حق.
از لطف و محبتی که نسبت به من داشتید، خیلی ممنونم. نوازش گرمی بود و خیلی چسبید!
بابت پاسختان به پرسشم در مورد فایل مدیریت خشم هم بسیار ممنونم. مطمئن باشید که آن را کپی نمی کنم. و صد البته اگر عزیزی به آن نیاز داشت، آدرس سایت را به او خواهم داد.
بابت راهنمایی شما در مورد مدیریت خشم کودکان هم بسیار سپاسگزارم. ممنون از لطف و توجه همیشگی تان.
در انتها دلم می خواهد یک اعترافی بکنم:
من همیشه در مورد اساتید موفقیت تصور ماورایی داشتم. فکر می کردم انسان هایی با محدودیت ها و مشکلات کمتر و در عوض با توانایی های بیشتر هستند. برای همین نمی توانستم خیلی با ایشان احساس راحتی و نزدیکی کنم. حتی وقتی یک بار آقای ... را در نمایشگاه مطبوعات ملاقات کردم،یک سد درونی (ناشی از همین طرز تفکر)اجازه نداد با ایشان صحبت کنم و فقط به گرفتن امضا بسنده کردم!!!!
اما چیزی که باعث شد خیلی با شما احساس راحتی و نزدیکی کنم، سبک نوشتن شما و هم چنین نوشتن از مشکلاتتان بود. همین باعث شد شما را بانویی از جنس خودمان ببینم: بانویی که با همسرش دعوا می کند ولی مشکل را به خوبی حل می کند و راه حلش را هم در اختیار سایرین قرار می دهد. بانویی که گاهی احساس خشم و یا کلافگی و خستگی می کند، ولی آنها را می پذیرد و درمانش می کند.
همین ها باعث شد به تاثیر مثبت تمرینات و سخنانتان مطمئن شوم. وقتی از تلاش های لحظه به لحظه تان می نویسید، وقتی از پایبند نبودن به برنامه هایتان می نویسید و صادقانه آن را می پذیرید و دنبال دلیلش می گردید، چراغی در دلم روشن می شود: خانم دکتر هم مثل من است. گاهی برنامه هایش صد درصد اجرا نمی شود، اما به جای سرزنش کردن خود و دیگران و زانوی غم بغل کردن، تلاشش را بیشتر می کند و ایراد کار را پیدا می کند و مثل یک دوست مهربان، آن را در اختیار دیگران هم قرار می دهد.
ببخشید که طولانی نوشتم. پوزش می طلبم. اما دلم می خواست بدانید چه تاثیر مثبتی بر دیگران دارید.
گیس گلابتون: متشکرم... متشکرم... چی بگم... خوشحالم! البته که من مثل شما هستم. من یکی از شما هستم. در بعضی موارد کمتر از شما میدانم. شاید در بعضی موارد قدری بیشتر بدانم یا کمی بیشتر دانسته هایم را بکار بگیرم. من یک آدم معمولی با یک زندگی معمولی هستم. خوشحالم از معمولی بودنم، چون قرار نیست کامل باشم، قرار است زندگی کنم. عرق بریزم، اشک بریزم، بخندم و همین کارهای معمولی... همه تون را دوست دارم. خیلی خیلی دوستتون دارم.