یلدای شما شاد و صمیمی باد
من مراسم یلدا را دوست دارم. به طور کلی همه مراسم سنتی ایران را دوست دارم، نه به خاطر ایرانی بودن و از این حرفها. نه! مراسم سنتی ایرانی را دوست دارم، چون بیشتر مراسم ایرانی، هماهنگ با تغیر فصل و هماهنگ با تغییرات زمین است. تجربه من نشان داده هرچه با زمین زیبا هماهنگتر باشم، حال و روزم خوشتر است.
یکی از مراسمی که بسیار دوست دارم، مراسم شب یلداست. شاهنامه خوانی، فال حافظ، آجیل شیرین و انار و هندوانه خوردن، آجیل شیرین. پیش از ازدواج، یکی از شادترین شبهای زندگی من، شب یلدا بود. مهمان دعوت میکردم، تدارک میدیدم، چون شب یلدا مصادف با تولد خواهرم است، بهانه بسیار خوبی برای دورهمی داشتیم.
پس از ازدواج خیلی سعی کردم این رسم کهن را در خانهمان زنده نگه دارم. خب... متاسفانه چندان موفق نبودم. فقط یک بار مهمانی گرفتم. چه مهمانان آزاردهندهای... از مهمانی، فقط بپز و بشور و بساب، برایم ماند و کلی حرص و جوش. بقیه سالها سعی کردم مراسم کوچک خانگی برگزار کنم، باز هم زیاد موفق نبودم. زنان پاسداران سنن هستند. من هنوز کم نیاوردهام. امیدوارم شما کم نیاورید.
به نظر من، برگزاری مراسم از این جهت مهم است که روزهای معمولی ما را جادویی و شگفت انگیز میکند. همه ما روزمرگی داریم و مجبوریم هر روز، کارهای یکنواخت و تکراری را انجام بدهیم. با ساختن یا گرامیداشت مراسم، میتوانیم روزمرگیهای خاکستری را رنگی رنگی کنیم. امیدوارم امشب را به شبی عالی تبدیل کنید.
این هم چند خاطره از سالهای قبل من:
یلدای شماره یک
یلدای شماره دو
یلدای شماره سه