من هم مثل شما دارم در این مملکت زندگی میکنم. تمام مسائلی که امروز در کشورمان وجود دارد، روی زندگی من، آرامش من و خانواده من تأثیر میگذارد. ولی تجربه به من آموخته وقتی مشکلی پیش میآید از خودم دو سؤال بپرسم:
اگر کاری از دستم برمیآید، بهجای مچاله شدن در نومیدی، اضطراب و افسردگی، آستین بالا میزنم و دست بکار میشوم.
اگر پاسخ سؤال دوم، منفی باشد، تلاش میکنم بیخیال شوم. چون مسئله مهم است، ولی کاری از دست من برنمیآید. افسردگی، اضطراب و نومیدی من، نهتنها آینده را تغییر نخواهد داد که زمان حال مرا میدزدد.
پس آگاهانه افکارم را بهسوی دیگر متمایل میکنم. یکی از پدیدههای عالی که تازگی با آن آشنا شدم: فیلیمو است. فیلیمو سایت پخش مجاز فیلم است. من خیلی خیلی دوستش دارم. الان من دو تا دوست خوب دارم: فیدیبو و فیلیمو
چند وقت فیلیمو فیلمبازی گذاشته. بازی با فیلمها! سه مرحله دارد. من با شور و شوق بازی کردم و سه مرحله را طی کردم. آقای شوشو که به خانه آمد، موضوع را به او گفتم و این بار دوتایی بازی کردیم. آخر شب، آقای شوشو تنهایی بازی کرد! یعنی اینقدر باحال است. چقدر هم خندیدیم. برای شرکت در فیلمبازی لازم نیست عضو فیلیمو باشید یا پولی بپردازید. فقط بازی کنید و حالشو ببرید.
از وقتی با فیلیمو آشنا شدم فیلمها و سریالهای زیادی دیدم. البته بعضی هاش بشدت حذف شدهاند و دیدنش مزه ندارد. ولی بعضی هاش که نیازی به حذف شدید ندارد، عالی هستند. کارتون موآنا محشر بود. قابل توجه مامانها و دخترهایشان. این کارتون برای دختربچههای قرن بیست و یکم است. در سیندرلا.... (وای که من چقدر از این داستان و کارتون بدم میاد!) دختر باید از همه خوشگلتر باشه، بهترین لباسها و گرانبهاترین جواهرات را داشته باشه، با کالسکه طلا به قصر پادشاه بیاید تا آن شاهزاده ظاهربین ابله، فوری یکدل نه صد دل عاشقش شود و بفهمد همسر رویاهایش را ملاقات کرده. سیندرلا برای داشتن لباسها و جواهرات و کالسکه چه کار کرده؟ گریه کرده! در ضمن او خیلی دختر خوبی است چون هر چه به او میگویند (با این که حرف زور است) گوش میکند و جواب پس نمیدهد و زمین را میسابد.... ضعف او، یعنی مهربانی و خانمی. به همین دلیل همه حیوانات و حتی فرشتهها به کمک او میآیند تا ملزومات شوهر خوب، یعنی لباس خوب، جواهرات گران و کالسکه طلا را به او برسانند. راستی... سیندرلا خیلی هم حرفگوشکن نبود. از خانه فرار کرد و تا نیمهشب با مردی غریبه رقصیده و همین حرکت جسورانه (ابلهانه؟) او باعث شد زندگیاش نجات پیدا کند.
وقتی دختربچهها صدها بار این کارتون را ببینند چه پیامهای مخربی در ذهنشان حک خواهد شد؟
- دختر باید حرفگوشکن باشه
- دختر باید خوشگل باشه
- دختر باید همیشه لباس و دکوپوز خوب داشته باشه تا بتونه خوشبخت بشه
- خوشبختی یعنی ازدواج با یک شاهزاده پولدار – ما چیزی در مورد سجایای اخلاقی شاهزاده نمیدانیم، سیندرلا هم نمی دونه، فقط می خواد وارد اون قصر شکوهمند بشه
- دختر باید در اولین فرصت مناسب، از خانه فرار کنه تا با شاهزادهاش ملاقات کنه
- بعلاوه مادرناتنی بد است و خواهران ناتنی دشمن هستند. اگر پدر شما مجبور شد دوباره ازدواج کند، هشیار باشید که مادرناتنی شومترین نقشهها را برای شما در آستین داره. قبل از این که مادرناتنی افعی صفت، بلایی به سرتان بیاره، سرش با سنگ بشکنید!
خوشبختانه در کارتون موآنا از این اراجیف خبری نیست. دختر لازم نیست خوشگلترین باشه، کافیه مغزش را کار بیندازد. اگر آرزویی دارد، خودش به دنبال آرزوهایش برود و از هوش و مهارتهایش استفاده کند. پیروزی در این مسیر، نیاز به همراهی یک مرد خوب داره، ولی لازم نیست دختر روی دوش او بنشیند، بلکه قرار است کنار هم گام بردارند و هر کدام با توجه به تواناییهایشان، به سوی خوشبختی قدم بردارند.
کارتون شادی است، پر از مناظر استوایی و افسانههای قدیمی. امیدوارم شما هم به اندازه من از مشاهده آن لذت ببرید.
سال گذشته در مورد مدیریت خشم، نوشتم و محصول ارائه دادم. امسال در مورد شاداب بودن و مدیریت زمان. حالا نوبت مدیریت استرس است. این اولین مقاله در مورد مدیریت استرس است. وقتی با مسئله استرس زایی روبرو شدید، این دو تا سؤال را از خود بپرسید؟
اگر کاری از دستم برمی آید، آستین بالا میزنم و دست بکار میشوم.
و اگر کاری از دستم برنمیآید، تلاش میکنم بیخیال شوم. یکی از راههای عالی بیخیال شدن، پرت کردن حواسمان به فیلم و کتاب است. البته فیلم شاد و کتاب مفید.
حالا نوبت شماست. وقتی استرس دارید، ولی کاری از دستتان برنمیآید، برای پرت کردن حواستان چه میکنید؟