مهارت تفکر انتقادی
اگر بنویسم یکی از مهارتهای زندگی، تفکر نقادانه است، ممکن است فکر کنید: اوه! این یکی را که دیگه خوب بلدم! ایرانیها ماشاالله ماشاالله ماشاالله دست به انتقادشان خیلی خوب است. ولی جانان دل، تفکر انتقادی با انتقاد کردن، خرده گیری، عیب جویی و حال مردم را گرفتن خیلی خیلی خیلی متفاوت است.
عیب جویی و انتقاد کردن یعنی در هر آدمی، هر محیطی، هر شرایطی دنبال عیب و ایراد بگردیم و با بیان آنها، احساس برتری کنیم. آدمهای انتقادگر، معمولاً در خانوادههای پر از انتقاد بزرگ شدهاند. والدینشان، آنها را تشویق و تحسین نمیکردند، بلکه مرتب از آنها ایراد میگرفتند. افراد انتقادگر، در واقع پرخاشگر هستند. ولی پرخاشگری را به صورت داد زدن، فحش دادن و کتک زدن نشان نمیدهند. آنها زبان مثل شمشیر خود را به کار میاندازند و دل اطرافیان را پاره پاره میکنند. افراد انتقادگر، از شما انتقاد میکنند تا شما را کله پا کنند و حالتان را بگیرند. زیرا میترسند اگر در انتقاد کردن دست پیش را نگیرند، شما ایرادگیری را آغاز میکنید.
افراد انتقادگر، آدمهای ناخوشایندی هستند و معاشرت با آنها دردناک و طاقت فرساست. این افراد مرتب دوستان و روابط خود را از دست میدهند و جالب است که از خود میپرسند: چرا؟ من که اینقده خوبم، چرا کسی قدرم را نمیدونه! مردم در مواجهه با آدمهای انتقادگر، جانشان را برمی دارند و فرار میکنند، زیرا زبان تیغ تیغی آنها قلب آدمها را چاک چاک میکند. آدم انتقادگر، دوست داشتنی نیست. آدم انتقادگر در ازدواج و شغل و حرفهاش شکست خواهد خورد و در تنهایی و انزوایی دردناک، غرق خواهد شد. همه اینها را نوشتم که بدانید انتقاد کردن، با مهارت تفکر انتقادی، تفاوتی دارد از زمین تا آسمان. اگر شخصی زبانی تیز و برا برای نقد دیگران دارد، به احتمال زیاد مهارت تفکر انتقادی ندارد. بلکه پرخاشگر است و شیوه بیان خشم او، کوبیدن آدمها با کلمات است. امیدوارم این قبیل افراد، مدیریت خشم را یاد بگیرند تا زندگی خودشان و اطرافیانشان راحتتر شود.
مهارت تفکر انتقادی، مهارت کمیابی است. مهارت تفکر انتقادی، مهارتی است که کمک میکند دنیا جای بهتری برای زندگی شود و متاسفانه در هیچ مدرسه و دانشگاهی آموزش داده نمیشود. تمرکز مدرسه و دانشگاه، در انتقال اطلاعات است. انتقال اطلاعات بدون مهارت تفکر انتقادی، ما را به کتابخانههای متحرک تبدیل میکند با مغزی پر از اطلاعات و متاسفانه بدون گزینشگری. آلفرد نورت وایت هد میگوید: «تعلیم شاگردان بی حاصل است، مگر این که کتابهایشان را گم کنند، جزواتشان را بسوزانند، و نکات از بر شده برای امتحان را فراموش کنند.» منظور او از این جمله معروف این است که ثمره واقعی تعلیم و تربیت باید فرایند تفکری باشد که از مطالعه یک رشته بوجود میآید، نه اطلاعات جمع آوری شده. آلفرد نورت وایت هد، استاد راهنمای پایان نامه برتراند راسل، فیلسوف معروف قرن بیستم است. او سرآمد آموزگاران است و باید به راهنماییهای او در زمینه تعلیم و تربیت، اهمیت فراوان داد.
مهارت تفکر انتقادی، پایه و اساس رشد علمی و پیشرفت جامعه است. مهارت تفکر انتقادی، یعنی اگر مطلبی را میشنوید یا میخوانید، فکر کنید، فوری قبول نکنید، یا فوری با آن مخالفت نکنید. بلکه در موردش فکر کنید. استدلال کنید. تحقیق کنید، آنگاه در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم بگیرید. تا وقتی مطمئن نشدید، مطلب صحیح است، آن را گسترش ندهید. (قابل توجه افرادی که بدون فکر، هرچه به دستشان میرسد در تلگرام به اشتراک میگذارند)
اگر یک نفر چیزهای خیلی چرت پرت و پرت و پلایی براتون در تلگرام فوروارد میکند، میتوانید این مطلب را برایش بنویسید:
کسی که از وجود مورچه درخونَه ش به تنگ اومده برای رهایی از دست مورچهها به این دستورالعمل توجه کند
مواد لازم:
شکر
فلفل
سرامیک
روش استفاده:
مواد راباهم مخلوط میکنیم..
و درگوشه گوشه خونه میگذارید
مورچه میاد شکر برداره، بعدش فلفل رو بو میکشه و عطسه میکنه وسرش رو به سرامیک میکوبه ومیمیره
حرف نباشه!!!
شما خودتونم خیلی وقتا چیزهای عجیب و غریب میفرستید و من ساکت بودم
وقتی میخواهید مطلبی را بیان کنید، باید بدانید چگونه دلایل منطقی بیاورید. از همه مهمتر بکوشید بفمهمید چقدر میتوانید به اعتقادات خود عمل کنید.
مهارت تفکر انتقادی چیست؟ تفکر انتقادی یعنی وقتی با شرایطی روبرو میشوید، فکر کنید چطور میشود شرایط را بهتر کرد. راه حل پیدا کنید، نه این که نارضایتی خود را با غر زدن، نق زدن و حمله کلامی به افراد بیان کنید.
تفکر انتقادی چیست؟ لینک به ویکی پدیا
اشخاصی که مهارت تفکر انتقادی دارند:
- 1-ذهنی باز دارند
- 2-تمام شرایط را در نظر میگیرند
- 3-در جستجوی اطلاعات دقیق هستند
- 4-به شیوهای منظم با اجزای یک کل پیچیده کار میکنند
- 5-در پی علت هرچیز هستند
- 6-مسئله اصلی را فراموش نمیکنند و در جزئیات و حاشیه غرق نمیشوند
- 7-منابع معتبر را بکار میگیرند
- 8-از موضوع خارج نمیشوند
- 9-به احساسات و سطح دانش دیگران حساس هستند
- 10-دنبال راه حل هستند، نه دنبال کوبیدن دیگران و احساس برتری کاذب
برای مثال همه ما بلد هستیم از رانندگی دیگران و وضعیت ترافیک شکایت کنیم. ولی آیا به شیوه رانندگی خودمان توجه میکنیم؟ آیا مقررات راهنمایی رانندگی را مراعات میکنیم؟ چند روز پیش به دوستی گفتم: در خیابان شما، رانندگی سخت است.
- بله. همه مردم خودخواه هستند. دوبله و سوبله پارک میکنند تا درست روبروی مغازهها باشند. حاضر نیستند دو قدم راه بروند.
پنج دقیقه بعد، خودش دوبله پارک کرد تا از مغازه خرید کند. وقتی داشت از ماشین پیاده میشد، خندید و گفت:
- آره! من هم خودخواه هستم و حوصله ندارم دو قدم راه بروم.
آدمهای متفکر با مهارت انتقادی، کمک میکنند شرایط زندگی همه بهتر شود. بدون مهارت تفکر انتقادی، ما بی چون و چرا تسلیم شرایط نامناسب میشویم و در دریای دلسوزی برای خود غرق خواهیم شد. یا با غر زدن و نق زدن و پراکنده کردن انرژی منفی، جلوی پیشرفت کار را خواهیم گرفت.
لازمه مهارت تفکر انتقادی، سکوت و تعمق است. آدمهای سطحی و وراج، حتی نمیتوانند فکر کنند، چه رسد به تفکر انتقادی. برای مهارت تفکر انتقادی، لازم است مهارت تفکر خلاقانه را داشته باشیم. در این مقاله در مورد مهارت تفکر خلاقانه نوشتهام.
مهارت تفکر انتقادی، هنر استفاده از دلیل و منطق برای تحلیل عقاید و مسائل است. مهارت تفکر انتقادی، بیشتر یا سختتر فکر کردن نیست، بلکه بهتر فکر کردن است. اگر مهارت تفکر انتقادی را در خود پرورش بدهید، زندگیتان سرشار از کنجکاوی هوشمندانه خواهد شد. آموختن مهارت تفکر انتقادی، ساده نیست. باید انضباط فکری داشته باشید، صبور باشید، بتوانید بی طرفانه خودتان را بررسی کنید و حاضر باشید با حقایق روبرو شوید، هرچند که از آن حقایق خوشتان نیاید. باید با انگیزه بمانید و آرام آرام مهارت تفکر انتقادی را در خود رشد بدهید.
همانطور که متوجه شدید مهارت تفکر انتقادی در مورد باز کردن دهان و ریختن انتقاد مثل نقل و نبات بر سر دیگران نیست، بلکه در مورد فکر کردن، جمع آوری اطلاعات، تحلیل اطلاعات و یافتن بهترین راه حل برای مشکلات است.
والدین عزیز، به کودکان خود مهارت تفکر انتقادی را آموزش بدهید. آموختن تفکر انتقادی به فرزندان، پنج مرحله دارد:
- 1-هر روز سوالی را مطرح کنید و از بچهها بخواهید در مورد جواب آن فکر کنند و حرف بزنند
- 2-سؤال را با کلمه «چرا» شروع کنید. وقتی پاسخ دادند، باز هم بپرسید: چرا؟ و این چرا گفتن را دست کم پنج بار تکرار کنید تا فرزندتان یاد بگیرد، دلیل پیدا کند
- 3-برای سؤال و جواب، وقت بگذارید
- 4-سؤال و جواب را به بازی و تفریح تبدیل کنید. بچهها باید باور کنند که فکر کردن، کاری شیرین و لذت بخش است.
- 5-به فرزندتان فرصت بدهید، مسائلش را خودش حل کند. در کنار او باشید تا راه حل پیدا کند، ولی به جای او با مشکلات روبرو نشوید. به بچهها فرصت بدهید فکر کنند، راه حل پیدا کنند، شکست بخورند و دوباره راه حل پیدا کنند.
اگر مهارت تفکر انتقادی را در خود و فرزندانمان پرورش بدهیم، کشورمان به گلستانی پرگل تبدیل خواهد شد.