پنداره من

یکی از پنداره های من داشتن یه کارگاه بافتنی با بیش از 50 نفر و با رعایت اصول بهداشت حرفه ای (که خودش دنیاییه مثل نور خوب تهویه خوب نبود سرو صدا وسایل کار مناسب با بدن انسان و....)، فنگ شویی و ... پرداخت حقوق راضی کننده.به طوری که هر کی میاد سر کار با عشق و علاقه بیاد و حس کنه داره میره تفریح بقیشو باید ریز بنویسم که اینجا جاش نیست . شایدم باید تبدیلش کنم به هدف

سلام سلام سلام من عاشق مبحث طرح الهي يا به قول شما پنداره هستم. مدتهاست درموردش فكر مي كنم شايد هنوز به اين وضوح كه شما در موردش نوشتيد نباشد اما تنها چيزي كه انجام آن رضايت قلبي و شادي برايم مي آورد داشتن يك NGO (انجمن خيريه) براي كمك به افراد نيازمند مالي و بيشتر نيازمند عاطفي و رواني و شادتر و سالمتر كردن مردم و فضاي زندگي است. بي نهايت ازتون ممنونم بابت طرح اين موضع مهم كه خيلي از ما از آن آگاه نيستيم. عشق و بركت بيكران براتون آرزو مي كنم.

من دوست دارم نمايشگاهي انفرادي داشته باشم

یعنی می شه یه روزی منم تو اون موسسه بهتون کمک کنم!!!!!!!

پنداره‌ی من ارائه‌ی یک خدمت خاص و منحصر به‌فرد به دنیا است. این خدمت باید تنها توسط من ارائه بشه و تاثیر زیادی بر روی اصلاح و بهبود روند مدیریت جهان، مخصوصا ایران داشته باشه.

:) سلام لطفا هر چه زودتر پنداره‌تان رو تحقق ببخشید :d من بسیار علاقه‌مندم که در همچین موسسه‌ای شرکت کنم.

خب همین. این یعنی ماموریت زندگی فقط یکیه؟ ممکن نیست یکی چند ماموریت متفاوت داشته باشه یا اینکه ماموریتش در طول زندگی اش تغییر کنه؟

دخترک پاییز پنداره به ماموریت زندگی مربوط است. یکی ماموریتش را در 20 سالگی می شناسد. یکی در 90 سالگی هم نمی شناسد.

ماموریت من سفر و کشف ناشناخته هاست ونوشتن برای بعدی ها که راههای نرفته را راحت تر بپیمایند.

پنداره من اینه که به سطحی از دانش(علمی و مذهبی) و کمال و ثروت برسم که انسانها رو از لحاظ مالی و فرهنگی و مذهبی بعد از رسیدن خودم به بالاترین سطح به حدی برسونم که احساس رضایت درونی کنم که ماموریتم رو با موفقیت انجام دادم. اولویت من هم اول خودم و بعد خونواده و همسر و فرزندانم هستن. راجع به خودتو بگم که فکر می کنم تاحد زیادی رسیدین چون ما خوانندههات دقیقا استفاده می کنیم. ایشالله از حالت مجازی دربیاد و در عالم واقعیت هم به پنداره تون برسین.

پنداره من اینه که طراح لباسی ‏چیره ‏
دست ‏
و معروف و البته ثروتمند تو دنیا بشم که صاحب سبک باشم وبازار کاری خاص خودمو داشته باشم وقتی بهش فکر میکنم دلم غننننننج میره گیس گلابتون یکی از اهدافم هم ثبت نام کنکور وقبول شدن در رشته طراحی لباسه ممنون بخاطر این پست خوبت:‏*‏

انشالله که با موفقیت به حقیقت میرسه این پنداره ...در اینده نزدیک البته عزم راسخ می خواد که در وجود شما هست

واقعیت اینه که پنداره من در حد همین مثالیه که زدید سفر به جاهای خوش آب و هوا کنار آب و پرنده ها وووو تقریبا هیچی به این اندازه سر زنده و شادابم نمی کنه و یادگیری و یاد گیری و یادگیری اما درآمد زایی و تلاش روتین شادم نمی کنه دلم می خواد شغلی داشته باشم که همیشه و هر وقت بخوام برای خودم باشم این پنداره هم قشنگه

واقعا پنداره من چیست؟ حالم بد شد وقتی دیدم از میان خیل برنامه ها و آرزوها آن یکی را که تصورش هم خوشحالم می کند پیدا کنم

گیس گلابتونم؟ یک سوال. پنداره میتونه در طول زندگی تغییر کنه؟ یعنی ممکنه در یک دوره ای رسیدن به یک جایگاه خاص مد نظر باشه و در دوره ای دیگر از زندگی، پنداره دیگری جایگزین شده باشه که مطلوب تر و خواستنی تره؟

پنداره من تاسيس يه اموزشگاه نقاشي بزرگ هستش

وقتی کوچک بودم رویایم زیست شناس شدن و بعدش معمار شدن بود... به رویای اولم رسیدم، کارشناس ارشد بیوشیمی هستم... و در آن پیشرفت کردم و کارهای خوبی انجام دادم و رزومه ی خیلی خوبی دارم و آنچه رسالتم بود را به سرانجام رساندم... و حالا وقت ان شده است که رهایش کنم... و رهایش کردم تا به رویای دیگرم برسم...پنداره ی من این است که روزی طراح ساختمان های خلاقانه ای باشم که چشم هر بیننده ای را بگیرد!به طرح هایم فکر کرده ام و می دانم که چه را خلق خواهم کرد... راهم کمی دور است..سخت است اما من از عهده اش برمی آیم... رویای کوچک تری هم دارم که تا رسیدن به پنداره ی اصلی ام به آن خواهم رسید....سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم.... از تو هم سپاسگزارم گیس گلابتون خانوم که مرا واداشتی تا پنداره ام را به ثبت برسانم...

احساس میکنم اصلا ماموریت زندگیم نشناختم

پنداره من گرفتن دکترا از انگلیس و زندگی در خارج از ایران.

جالبه برام گیس گلابتون ، این روزها دقیقا روی تصویر شاد شدنی ام متمرکز شده ام و ازش لذت میبرم ، پس این تصویر پنداره است :) پنداره من داشتن زندگی متعالی است ، دوست دارم حسابدار موفقی باشم زیاد پیشرفت کنم و مفید باشم :)

مدتهاست دارم فکر میکنم اما متاسفانه ماموریت زندگیم برام مشخص نشده و بخاطرش بسیار غصه دارم. چطوری میشه به این همه یقین در موردپنداره اصلی رسید؟ خوب من نمیدونم چرا وقتی به اینجای کار میرسم بسیار گیج میشم. خوش بحال کسانی که میدونن پنداره اشون چیه. ببخشید گیس گلابتون عزیز که شاگردی به این خنگی هم تو این مبحث و تو این کلاست هست.

دخترک پاییز شاید هم چند تا ماموریت هست. برای من که همان یک ماموریت همه زندگی ام را می تواند معنادار کند

پنداره من از كودكي خوشبختي بود و كمال نسبي!!!!!! من در راه پنداره ام از جواني ام مايه گذاشتم .....

البته فکر کنمبعداتعداد افراد رو زیاد کنم 50 نفر اولشه ها .

گيس گلابتون عزيز لطفاً راهنمايي كنيد مي خوام ادم خوبي باشم به ظاهر هستم همه مرا تاييد ميكنندولي خودم از خودم رضايت ندارم چه كار بايد كنم؟

عرض سلام امیدوارم به پنداره خود برسید در صورت توفیق به این پنداره خوشحال میشم به حقیر هم ایمیل بزنید شاید در آن زمان در شرایطی باشم که در موسسه مورد نظر برای خود و دیگران موثر باشم.

پنداره من:
قبل از همه شاد کردن خانوادم با قبولی تو یه رشته خوب
چاپ کردن همه داستان هام
همکاری تو یه موسسه کودکان بی سرپرست که شروع کردم تقریبا
و اگه خدا بخواد همکاری با شما تو این موسسه شادی چون من آرزومه کاری برای شاد کردن خودم و دیگران عوض کردن جاده رویای دیگران به سمت خوشبختی بکنم

پنداره من تاسیس موسسه ای است که وقتی نوجوانی اشتباه میکنه بجای رفتن به دادگاه وزندان بیاد اونجا وراه رسم درست زندگی روباکمک مربیان دلسوز یادبگیره ،یه محیط آرام وزیبا

پنداره من تاسیس موسسه بین المللی "کلید زندگی " است که در آن به صورت تخصصی و البته کاربردی اخلاق و سبک زندگی اسلامی را در تمام دنیا آموزش بدهند... درس های قرآن و ائمه ما بزرگترین آموزه های زندگی است و برای رسیدن به کمال مادی و معنوی کافیست.
تنها باید این روش ها را به سبک و زبان امروز ترجمه کرد و به انسان ها آموخت.
به امید آن روز

پنداره من تاسیس یک موسسه برای شاد بودن و همراه با موج ای از ارامش است. البته دوست دارم رد یک باغ پر از درخت با یک حوض گرد بزرگ و ی فواره باشه. تابستون وقتی از کنارش رد میشی نسیم خنک و قطرات آب روت بشینه

پنداره من کشف دنیای ناشناخته هاست.دنیای بیرون از خودم.دنیای بیرون از خانواده و شهرم.دنیای بیرون از کشورم.دوست دارم کل دنیا و مردمانشونو کشف کنم.شاد میشم از سفر از کشف ناشناخته ها.ممنونم دکتر جان از متنای قشنگتون

سلام گیسو جونم
علاقه شما به پنداره من یکی از زیباترین زیبایی های امروزم هست.یکی از اهداف 5 ساله آتی من رسیدن به تمکن مالی برای تاسیس همچی موسسه ای است. باعث افتخار من ک با شما همکار باشم.امیداورم به زودی این موسسه راه بیوفته

من چرا بهش فکر نکرده بودم!

وای چقدر خوشم اومد. این احساس را تجربه کرده بودم ولی نمیدونستم یعنی پنداره!
اما پنداره ی من:
1کلینیک دندانپزشکی اطفال باطراحی منحصر به فرد که چند طبقه داره، 1طبقه چندتا یونیت اطفال با چند بهداشتکار دهان و دندان، که بچه ها با بازی و خنده همدیگه را معاینه کنن و از نزدیک همه چیز را لمس کنن، در عین حال توصیه های بهداشتی را هم یاد بگیرن.
قسمت هایی برای درمان با گاز نیتروز اکساید، هیپنوتیزم،... باکلی ایده که فقط دوست دارم فعلا تو ذهن خودم بمونم تا انشالله بهش برسم.
حتی مکانش را هم در نظر گرفتم، برای این کار معرکه است. اما بهم گفتن باید حداقل رزیدنت اطفال باشم تا اونجا بتونم سهام بخرم.
وای خدایا من امسال قبول شم. میترسم یه نفر دیگه این ایده به ذهنش برسه و سهام اونجارا بخره!

پنداره من تاسیس موسسه اشپزی است
که هم کلاسهای متنوع اموزشی دارد
و هم کارگاه بزرگ سفارشات که حدود 10- 20 نفر هم با من همکاری میکنند و من مدیر خوبی براشون هستم.

من دوست دارم رمانی بنویسم و چاپ کنم. انقدرها هم سخت نیست این پنداره.

گیس گلابم هر وقت این پست شما را میخوانم بغض گلویم را میگیرد و اشک در چشمانم جمع میشود،این پنداره ی من نیز هست، من دوست دارم آدمها را در کلاسهایم جمع کنم و داد بزنم بگویم زندگی زیبا هست تا هستید لذت ببرید و ازشون خواهش کنم کمتر بد بگویند به زندگی، ادمهای معمولی ب موسسه ی من بیایند و شاد و خندان و توانا خارج شوند، نمیدانم شاید هم باید دستگاهی بسازم دستگاهی مثل چرخ گوشت ک گوشتها را چرخ و نرم میکند و از سمت دیگر بیرون میدهد، البته دستگاه من باید پیچیده تر و بسیار بزرگتر از چرخ گوشت باشد چون روح و ماوراء انسانها فراتر از اینحرفاست،نمیدانم گیس گلابم فعلا ک باید خودم را تربیت کنم،اینروزها ک درگیرتمرینات پاکسازی و مراقبه ام بسیار ذوق زده و شگفت زده ام از منی ک دارد متولد میشود،چه شوم من، شگفت زده و متحیر به تغییراتم نگاه میکنم و خوشحالم فکر میکنم هر لحظه دارم به پنداره ام نزدیکتر میشوم

ارادتمند همیشگی شما
همسر نبات خان
یا حق
😘💗🌹🌹

پنداره من داشتن یک مرکز بزرگ آموزشیه... مثل فنی و حرفه ای... جایی که آدمها به هم خوبی هارو یاد بدن...
تو یه کشور فقیر البته...مثل هند

سلام به همه عزیزان و گیس گلابتون
پنداره من.؟؟؟..سالهاست که فکر می کنم چیه ولی هنوز پیداش نکردم....شاید اونقدر کمالگرا هستم که فکر می کنم پنداره باید خیلی ویژه باشه و بزرگ...به خاطر همین هیچ وقت شروع نکردم..
علائقم رو می شناسم...
به چیز مربوط به پوشاک علاقمندم....
به نویسندگی علاقمندم..
به دنیای کودکان علاقمندم..

من پنداره ندارم! فقط می تونم بفهمم 2 3 سال آینده م رو دوست دارم چه جوری باشه . احساس بدی دارم چون یه جایی شنیدم هر چی افق دیدت دورتر رو ببینه آدم موثرتری هستی مثلا آدم معتاد فقط چند ساعت بعدشو می بینه و آدمایی که دنیا رو تغییر دادن چندین سال بعدشونو تو ذهن دارن...