قول داده بودم خلاصهای از کتاب «دانش ثروتمند شدن» نوشته والاس ویتل را برای شما بنویسم :
کتاب شامل مقدمه، شانزده فصل و خلاصه مطالب است، یعنی جمعا هجده بخش دارد .
والاس ویتل مقدمه را با این جمله صریح آغاز میکند :
این کتاب، کتابی کاربردی و عملگراست. کتابی فیلسوفانه و نظریه پردازانه نیست. این کتاب برای مردان و زنانی نوشته شده که نیاز دارند ثروتمند بشوند و فرصت و حوصله تعمق در فلسفه و ماورای طبیعه را ندارند. این کتاب برای کسانی نوشته شده که «نتیجه» میخواهند و حاضرند فوری دست به عمل بزنند و خیال ندارند وقت و انرژی خود برای نظریهپردازی تلف کنند .
واااااای همین پارگراف اول کتاب، مرا از پا انداخت !
یعنی والاس ویتل با همین صراحت میگوید: «ای کسانی که وقت زیادی برای فکر کردن دارید، این کتاب به درد شما نمیخورد. این کتاب مال کسی است که پول میخواهد و وقتی برای تلف کردن ندارد ! »
در پاراگراف بعدی میگوید: «انتظار دارم خواننده این کتاب، ایمان داشته باشد با به کار گرفتن مطالب این کتاب ثروتمند میشود و نیازی به اثبات از طرف من نداشته باشد. همانطور که ما به وجود برق ایمان داریم و لازم نیست مثل ادیسون آن را دوباره کشف کنیم. هر کسی که مشتاق ثروتمند شدن است، نباید تردیدی در انجام دستورات این کتاب نشان بدهد. او باید دستورات این کتاب را بدون تردید و تعلل انجام دهد و ایمان داشته باشد که ثروتمند میشود.»
و البته چند سطر بعد مینویسد: «اگر خیلی اصرار دارید فلسفه نهفته در این مطالب را بدانید میتوانید کتابهای هگل و امرسون را بخوانید!»
«من این کتاب را با کلامی کاملا ساده و کاربردی نوشتهام. مفید بودن این کتاب ثابت شده است. تمرینات این کتاب کار میکند. اگر مایلید ثروتمند بشوید، دستورات این کتاب را مو به مو انجام بدهید.»
من با خواندن این مقدمه کوتاه و قاطع، فوری عاشق صراحت لهجه این مرد شدم
برای مطالعه بخش بعدی لطفا کلیک کنید.