من روزهای دوشنبه را به عنوان روز زن و زنانگی انتخاب کردهام. در این روز کارهایی را برای تر و تازه کردن جنبه زنانه وجودم انجام میدهم. همان طور که در کهن الگوهای آفرودیت و هرا نوشتهام، اگر شما خانمهای عزیز، میخواهید ازدواج کنید و یا رابطهای صمیمانه با همسرتان داشته باشید، باید آفرودیت و هرا را در خود تقویت نمایید. به همین دلیل من در روز دوشنبه بیش از روزهای دیگر به خودم و خانهام رسیدگی میکنم.
البته من روزهای دوشنبه نصف روز کار میکنم و کاملاً تعطیل نیستم. بقیه روز را صرف خودم و خانه میکنم. اگر شما تمام وقت هم کار میکنید، میتوانید به خاطر داشته باشید روز دوشنبه یک کاری را حتی در حد 15 دقیقه برای شادابی خود و خانه انجام دهید. یا ممکن است روز دیگری غیر از دوشنبه را برای این منظور انتخاب کنید، ولی پیشنهاد میکنم حتماً یک روز را برای تر و تازه کردن جنبه زنانه خود در نظر بگیرید.
معمولاً روزهای دوشنبه در کانال تلگرام و اینستاگرام، روز زن و زنانگی را یادآوری میکنم. بیشتر دوستان با من همراه و همدل هستند و در مورد کارهای هیجان انگیزی مینویسند که برای شادابی خود و خانه انجام دادهاند. روزهای دوشنبه اینستاگرام گیس گلابتون حال و هوای لطیفی دارد.
وقتی من روز زن و زنانگی را یادآوری میکنم متاسفانه عدهای از کارمند بودن خود گله میکنند و مینویسند: "ما مثل شما، اختیار کارهایمان دست خودمان نیست و نمیتوانیم روزی را وسط هفته تعطیل کنیم و به خودمان رسیدگی کنیم. خوشبختانه تعداد این افراد دارد هر روز کمتر و کمتر میشوند. گویا دارند یاد میگیرند گیس گلابتون حوصله شنیدن غرغرها و نق نقها را ندارد. اگر مشکلی در زندگیتان هست، آستین بالا بزنید و آن را حل کنید. وقت من و وقت خودتان را با گله و شکایت تلف نکنید. در ضمن زندگی هیچکس بدون مشکل و ناراحتی نیست.
همه این حرفها را نوشتم تا به مقایسه کارآفرینی و کارمندی برسم. خب این روزها بازار کارآفرینی داغ داغ شده است. من یک کارآفرین هستم و از شرایط خود بسیار بسیار راضیام. ولی آیا کارآفرین بودن برای شما هم مناسب است؟ 90% مردم دنیا کارآفرین نیستند. در واقع هیچ اشکالی ندارد اگر شما کارآفرین نباشید، چون ممکن است کارآفرینی با شخصیت و شرایط زندگی شما هماهنگ نباشد. در دو جدول زیر مزایا و معایب کارمندی و کارآفرینی را مقایسه کردهام:
مزایای کارمندی
|
معایب کارمندی
|
شما در ساعتهای مشخص و معینی کار میکنید
|
باید در ساعت خاصی سر کار حاضر شوید و تا پایان وقت بمانید
|
ساعاتی که در محل کار نیستید و روزهای تعطیل مال خودتان است. لازم نیست حتی یک لحظه نگران رقبای شرکت یا آینده شرکت باشید.
|
باید قوانینی را مراعات کنید. شاید این قوانین را دوست نداشته باشید. شاید مجبور باشید لباس فرم بپوشید.
|
اگر شما کار محوله را خوب انجام بدهید، لازم نیست نگران فروش خدمات و کالاها باشید. شما لازم نیست نگران باشید حقوق شما چگونه تأمین میشوید. فقط کافی است کار خودتان را خوب انجام دهید.
|
باید کاری که به شما محول میشود انجام دهید، حتی اگر با انجام آن کار موافق نباشید. شاید رئیس شما به عقیده شما اهمیت ندهد.
|
از بیمه، بازنشستگی، عیدی و پاداش و مرخصی با حقوق بهره مند هستید.
|
برای مرخصی گرفتن باید با رئیس خود هماهنگ شوید.
|
لازم نیست برای نوآوری و خلاقیت به خود فشار بیاورید. گاهی اوقات، خلاقیت و نوآوری، روندی جانسوز دارد.
|
معمولاً از خلاقیت و نوآوری شما استقبال نمیشود. مگر این که برای همین منظور استخدام شده باشید.
|
مزایای کارآفرینی
|
معایب کارآفرینی
|
شما از طریق کاری که انجام میدهید رسالت و مسئولیت زندگی خود را به ثمر میرسانید.
|
شما 24 ساعت روز و هفت روز هفته و 365 روز در سال مشغول به کار هستید
|
شما همه انرژی خود را صرف کاری میکنید که آن را دوست دارید و به زندگی شما مفهوم میدهد.
|
حتی اگر در محل کار نباشید، همه ذهن و فکر شما مشغول کسب و کارتان است. بیشتر انرژی شما صرف کار میشود
|
شما عاشق کار خود هستید. قوانین محل کار را خودتان تعیین میکنید.
|
شما مجبور هستید هزاران جور کار انجام بدهید، چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید. باید در مورد صدها مورد کلیدی، مهارت داشته باشید
|
لذت کار تیمی و رهبری را میچشید.
|
باید بتوانید کارمندان خوبی استخدام کنید و آنها را حفظ کنید
|
از رقابت و پیشرفت لذت میبرید.
|
همیشه باید گوش به زنگ رقیبان و آینده کسب و کارتان باشید. اگر خوش خیال و تنبل باشید، قافیه را میبازید و کسب و کارتان برباد میرود
|
از خلاقیت و نوآوری لذت میبرید.
|
گاهی روند خلاقیت بسیار دردناک و جانسوز میشود.
|
با توجه به دو جدول بالا، بخوبی معلوم میشود شخصیت کارآفرینها با کارمندان متفاوت است.
یک کارآفرین از رقابت و چالش لذت میبرد. قبول کرده زندگیاش در اضطراب و دلهره بگذرد. در واقع او این تنش و استرس را دوست دارد. او دوست دارد ریاست کند و حاضر نیست در چهارچوب قوانین از پیش تعیین شده قرار بگیرد. در عوض، همه ساعتهای زندگی و انرژی خود را صرف کسب و کارش میکند.
یک کارمند، اولویتهای مهمتری از کسب و کار دارد. برای مثال او دوست دارد وقتی از سر کار بیرون میآید، فکر کار را از سر بیرون کند و به تفریح، همسر یا فرزندانش برسد. او از چالش و رقابت خوشش نمیآید. او دوست ندارد بر آدمها ریاست کند، بلکه دلش میخواهد آدمها او را دوست داشته باشند. وقتی رئیس هستید، ممکن است آدمها شما را دوست نداشته باشند و باید با این مطلب کنار بیایید.
میخواهید کارآفرین باشید یا کارمند؟ تصمیم با خود شماست.
من پیشنهاد میکنم اگر تصمیم دارید کارآفرین باشید، ابتدا دست کم پنج سال در رشته مورد علاقهتان کارمند باشید. بویژه در بخش بازاریابی و فروش فعال باشید تا بفهمید قرار است چطوری جنس یا خدمت خود را بفروشید. سپس کسب و کارتان را راه بیندازید. اگر بدون این سابقه کاری کسب و کارتان را آغاز کنید، معمولاً شکست میخورید.
و پیشنهاد میکنم اگر شما خانم عزیز، تصمیم دارید ازدواج کنید، یا بچه دار شوید یا بچه کوچک (کمتر از هفت سال) دارید، بهتر است کسب و کاری جدید را آغاز نکنید. کارمند بمانید و زیر و بم کار را خوب یاد بگیرید. ازدواج، صاحب فرزند شدن و فرزندپروری، هر سه مراحل مهمی از زندگی است که برای به ثمر رساندن آن لازم است همه قلب و انرژی خود را در آن بگذارید.
اگر کارمند هستید و می دانید کارمندی را بیش از کارآفرینی دوست دارید، پیشنهاد میکنم این دو مقاله را مطالعه کنید:
در این دو مقاله راه حل دو تا مشکلات شایع و مهم کارمندان ارائه شده است.
توضیح: در این مقاله منظور من از کارمند، شخصی است که برای دیگری کار میکند و صاحب کسب و کار نیست.