حتم داریم تازگیها از این وعدهها زیاد شنیدهاید؟
- به جای چهل ساعت، فقط چهار ساعت در هفته کار کنید!
- فقط روزی چهار ساعت کار کنید و میلیونها تومان درآمد داشته باشید!
- مدیران گوگل فقط تا ظهر کار میکنند و پس از آن گلف بازی میکنند!
- در خواب پول دربیاورید!
- میلیونر تنبل!
و از این دست اراجیف... باور نکنید! هرگز باور نکنید! تحقیقات نشان داده، میزان درآمد افراد به طو مستقیم به میزان ساعت کاری آنها مربوط است:
- افراد کم درآمد، هفتهای بیست ساعت یا کمتر کار میکنند.
- افراد با درآمد متوسط هفتهای چهل ساعت کار میکنند.
- افراد با درمد بالا هفتهای بیش از شصت ساعت کار میکنند.
همین بیل گیتس خودمان (!) که اسطوره کارآفرینان است، الان که بازنشسته است هفتهای هفتاد ساعت کار میکند! او تا سی سالگی، حتی یک روز به مرخصی نرفته بود. (در توضیح بگویم، من بقدری به بیل گیتس افتخار میکنم که انگار پسرخالهام است! هاهاهاهاها!)
و یا دونالد ترامپ. در این مقاله کاری با شعارهای تبلیغاتی و نظرگاه سیاسی او ندارم، بلکه جنبه کارآفرین بودن او را در نظر دارم. حتم دارم می دانید او یکی از موفقترین کارآفرینان دنیاست. در تمام دنیا فقط 500 میلیاردر وجود دارد و دونالد ترامپ یکی از آنهاست. بیایید با هم برنامه یک روز کار او بررسی کنیم:
دوشنبه (اولین روز کاری در کشور دونالد ترامپ، دوشنبه است)
8:30 صبح: رونا(43) وارد دفترم میشود تا برنامه یمان را باهم مرور کنیم. چندتا قرارداد و برنامهی سفرم در این ماه به نظر دیوانه کننده میآید. ما همچنین راجع به سفر آیندهام به اسکاتلند در آوریل و راجع به پیشنهادهای مایک داناوان(44) صحبت میکنیم. مایک 15سال است که خلبان من است. رونا هم 18 سال است که با من کار میکند و مرتباً در برنامهی «کارآموز» در نقش خودش دیده میشود.
9:15 صبح: برنت لمبک(45) که مدیر باشگاه مارا لاگو(46) در ساحل پالم است، زنگ می زند تا در مورد کنسرت آیندهی التون جان(47) در مارالاگو صحبت کند. واضح است که جان قابل مقایسه با دیگران نیست و بلیط های این کنسرت تماماً به فروش رفته است. در 17 مارس مهمانی خیریهی سنت جود(48) در مارالاگو برگزار خواهد شد.
9:30 صبح: چند تلفن را جواب میدهم. یکی برای تأیید کردن برنامهی خیریهی کیتی کوریک(49) در والدورف(50). یک شب برنامه با شرکت برخی استعدادهای بی نظیر به نفع بیماران مبتلا به سرطان کلون.
همچنین جواب تلفن برایان بودرو(51) را میدهم. برایان نظارت ساخت برج جدید من در لاس وگاس(52) را بر عهده دارد و خوشحالم که میبینم بیدار است و مشغول کار؛ با توجه به اینکه در نوادا(53) ساعت هنوز 7:30 صبح است. لاس و گاس جای فوق العاده ای است و هتل و برج ترامپ گل سرسبد آن خواهد بود.
10:00 صبح: از معاون و مدیر مشاورهی عمومی برج دایموند(54) میخواهم که بیایند تا در مورد پروژهی مشترکمان با فیل روفین(55) در لاس و گاس و وضعیت برج 1200 واحدی دیگری که قرار است آنجا بنا شود، صحبت کنیم. برج اول پیش از این که ساخت آن به پایان برسد، به تمامی فروش رفت. این نشانهی خوبی برای ساخت برج دوم است.
10:30 صبح: به طبقهی پایین میروم تا صداگذاری روی برنامهی «کارآموز» را انجام دهم. این عالی است است که همهی وسایل لازم را اینجا در محل کارم داریم. این کار دیگر برایم غریزی شده است.
11:00 صبح: دان جونیور(56) و ایوانکا (57) که هر دو در تیم توسعه هستند و جیسون گرینبلت(58)، معاون ارشد میآیند تا در موردچند برنامه مربوط به پروژهی دوبی و همچنین باشگاه اقیانوس پاناما(59) صحبت کنیم. این روزها همه چیز دارد بین المللی میشود.
11:45 صبح: دان جونیور میماند و جیل کریمر(60)، نایب رئیس بخش توسعه و اندی وایس(61)، نایب رئیس بخش اجرایی ساخت میآیند تا در مورد باشگاه ورزشیای که در برج شیکاگو در حال ساخت است، صحبت کنیم. این ساختمان در محل فوق العاده ای قرار دارد و بنای عالیای در شیکاگو خواهد شد.
12:15 ظهر: به چند تلفن جواب میدهم و یک پیتزا با نوشابهی رژیمی سفارش میدهم. من به ندرت برای ناهار بیرون میروم. این سنت را ادامه خواهم داد؛ چون بیرون رفتن در برنامه روزنامهام وقفه ایجاد میکند. به چند نامه و مدرک میپردازم.
12:45 ظهر: آلن وایسلبرگ، مدیر کل امور مالی میآید تا به چند کار بپردازیم و از جف مک کانی(62) و اریک سچر(63) ، حسابدارانم، میخواهم که به ما ملحق شوند.این افراد مدتهاست که با من هستند.
1:30 بعدازظهر: یک پیام کوتاه به مناسبت بیستمین سالگرد روسانا سکاتو ضبط میکنم و به دنبال آن جلسهای با کتی گلاسر، نایب رئیس بخش مجوزها دربارهی برنامهی آیندهی ایور ترید(64) در مرکز جویتس(65) برگزار میکنم.
2:00 بعدازظهر: به مجلهی سان فرانسیسکو کرانیل(66) به صورت تلفنی در مورد سخنرانیام در آن شهردر 26 مارس جواب میدهم. بعد به بیل زنگ میزنم(مردی پر از انرژی و عالی در کار تبلیغ) که برنامههای آموزشی انکس(67) را اداره میکند. او میگوید که پیش بینی میکند 61 هزار نفر در مرکز ماسکون(68) در سن فرانسیسکو حاضر شوند؛ احتمالاً یکی از پر جمعیتترین گردهماییها تا حال حاضر شود. ما اخیراً سخنرانی عالیای در دالاس داشتیم؛ بنابراین پیش بینی بیل را باور میکنم.
2:30 بعد از ظهر: به مارک بورلیند زنگ میزنم سری آتی سریال «کارآموز» در لوس آنجلس ضبط میشود. کار در ماه ژوئن شروع میشود که تغییر هیجان انگیزی خواهد بود. برای سرس ششم سریال، اواخر ماه، اینجا در برج ترامپ برای انتخاب شرکت کنندگان فراخوان خواهیم داشت. یکی هم در ماه آوریل در لوس آنجلس داشتیم. وقتی آنجا بودم در برنامه آلن دیجینرز(69) و لری کینگ(70) شرکت کردم. از اوقاتی که در لوس آنجلس گذراندم، لذت بردم. این خوب است؛ چون امسال زمان بیشتری را آنجا خواهم بود.
از کیت شیلر(71)، مدیر بخش امنیت میخواهم که بیاید تا در مورد برنامههای لوس آنجلس صحبت کنیم. دربارهی سفر قبلی به آنجا، صحبت میکنیم که شامل دیدن از زمین گلف خودم و باشگاه ملی گلف ترامپ در پالوس وردس(72) در لوس آنجلس میشد. من در اوایل سال در ساحل سنگی(73) بازی کردم و ما به توافق رسیدیم که این دو زمین گلف، حداقل در زیبایی برابرند. کالیفرنیا خوش شانس است که دو تا از بهترین زمینهای گلف دنیا را دارد.
3:00 بعداز ظهر: جورج اشتاین برنر(74) تلفن میکند؛ که مثل همیشه یک تلفن عالی است. هیچ کس مثل جورج نیست. ما در مورد روز افتتاحیه در استادیوم ینکی(75) صحبت میکنیم که 11 آوریل خواهد بود. من حتماً آنجا خواهم بود.
برنامه تا آوریل اعلان نخواهد شد، ولی قرار است 436 هکتار زمین را در ح.مهی شمالی شهر نیویورک برای احداث یک پارک جدید اهدا کنیم. کارشناسان تخمین میزنند که این زمین 100 میلیون دلار ارزش خواهد داشت. ولی اهالی نیویورک سزاوار آن هستند.
3:30 بعدازظهر: رونا با یک دسته نامه به ارتفاع حداقل یک فوت و چند چیز دیگر که باید نگاهی به آنها بیندازم، وارد میشود. از او میخواهم که تلفنهایم را نگاه دارد، تا نگاهی به این کارها بیندازم. نامههای زیادی بخشی از این کار است. قاعدتاً باید به آن عادت داشته باشم ولی گاهی به نظر بی پایان میآید.
4:30 بعدازظهر: شروع به جواب دادن به تلفنها میکنم؛ از جمله تلفن به هوارد لربر(76) و اشلی کوپر(77). اشلی زمین گلف مرا در نیوجرزی اداره میکند و ما راجع به برگزار کردن روز تارتن(78) در باشگاه ملی گلف ترامپ صحبت میکنیم. زمینهای گلف من بسیار موفق بودهاند و بازی در آنها فوق العاده است. وقتی شما خود سازندهی زمین گلف باشید، گلف باز بودن بسیار مفید است. همیشه از خود میپرسم: « آیا حاضرم اینجا بازی کنم؟» چون من استانداردهای بالایی دارم. شما میتوانید مطمئن باشید که زمینهای گلف من هم بهترین خواهند بود.
5:30 بعدازظهر: متیو کالاماری(79)، مدیر ارشد اجرایی املاک ترامپ میآید تا دربارهی چند مطلب صحبت کنیم. متیو نزدیک به 25 سال است که با من است و به نظر میرسد که همه چیز مرتب است. نظر اورا در مورد صندلیهایی که برای یکی از زمینهای گلفم دیدهام، میپرسم و بعد تصمیم میگیریم که برویم طبقهی پایین تا ویترین جدید سالن انتظار را ببینیم.
6:30 بعدازظهر: تصمیم میگیرم که بروم خانه. روزی طولانی بوده است. بنابراین سوار آسانسور میشوم تا بروم بالا به آپارتمانم.
این متن کلمه به کلمه از کتاب 101 راه موفقیت، نوشته دونالد ترامپ نقل شده است. والله! من حوصلهام نگرفت برنامه کاری او را بخوانم، چه رسد به این مجسم کنم خودم قرار است چنین روز پرکاری داشته باشم. نکته جالبتر این که، او در این روز از آخرین همسرش (همون سوپرمدل خوشگل) صاحب فرزند شده است! یعنی دونالد ترامپ، کارهایش را به خاطر تولد فرزند همسر محبوبش تعطیل نکرده است.
کارآفرینی، مسیری پر از تنبلی و بی خیالی نیست. یک کارآفرین، 24 ساعت در روز، هفت روز هفته و 365 روز سال، کار میکند. به احتمال زیاد یک کارآفرین زمین را بیل نمیزند و بارهای سنگین را حمل نمیکند، ولی دارد تمام وقت، کار میکند. شاید شما این روش را دوست داشته باشید و یا نداشته باشید. در هر صورت سؤال من از شما این است: اگر درآمد شما کم است، با خود روراست باشید. شما چند ساعت در هفته کار میکنید؟