یکی از جهات چرخه زندگی پول است.
به عنوان یک آدم بزرگ شما باید استقلال مالی داشته باشید. یعنی بتوانید بدون کمک دیگری خرج مسکن، غذا، پوشاک و مراقبت از خود را بپردازید. این حداقل استقلال مالی است.
اگر از نظر مالی به کسی وابسته باشید، هرگز فرصت نمی کنید اوج رشد شخصی خود راتجربه کنید. زیرا آدم بالغی محسوب نمی شوید. حتی اگر شصت ساله باشید، هنوز یک نوجوان هستید. کسی که بعد از سن بیست سالگی مثل یک نوجوان رفتار کند چیست؟ یک معلول ذهنی!
کسی که خرج شما را می دهد شما را در کنترل دارد. خواه شوهر شما باشد یا پدر یا مادرتان.
بزرگ شوید و مسئولیت بپذیرید. بزرگ شدن شیرین است. در عین حال مسئولیت دارد. شما چه بخواهید و چه نخواهید آدم بزرگ هستید. پس به عنوان یک آدم بالغ یکی از هدفهای شما باید کسب استقلال مالی باشد.
این بخش از وبسایت را به این منظور می نویسم که شما بدانید به عنوان یک آدم بالغ، اگر می خواهید زندگی متعادلی داشته باشید، باید به استقلال مالی برسید. شما خانم ها فکر نکنید با ازدواج کردن، همسرتان باید همه احتیاجات شما را فراهم کند. اگر اینطور فکر و رفتار کنید، پس از ازدواج اسیر خواهید شد. شما آقایان هم فکر نکنید والدین تان یا والدین همسرتان باید برای شما خانه بخرند و کمک خرج بپردازند. اگر اینطور فکر کنید، به آنها اجازه داده اید در انتخاب همسرتان مداخله کنند و پس از ازدواج در زندگی شما اعمال نفوذ کنند.
اگر آرزو دارید به عنوان یک آدم بالغ مورد احترام خود و سایرین قرار بگیرید، باید هرچه زودتر به استقلال مالی برسید. بهانه نیاورید که الان دانشجو هستم، الان جوان هستم، در این مملکت کار نیست، مردم پول نمی دهند و این حرفها.
من در سن سی سالگی وارد بازار کار شدم. در سن 44 سالگی خانه خریدم. فقط سه سال است که مطب باز کرده ام. چرا؟ چون فکر می کردم فقط باید درس بخوانم! من در سن چهل سالگی با مفهوم چرخ زندگی آشنا شدم. من تا چهل سالگی نوجوان باقی مانده بودم و این مطلب باعث افسردگی و احساس کم ارزشی در من شده بود. امیدوارم همه شما فرزندان سرزمینم از این بخش وبسایت نهایت استفاده را ببرید و چرخ زندگی خود را هرچه زودتر گرد و چرخان کنید.