دلم
می خواهد خانه بزرگی بخرم ولی حتی می ترسم که آرزو کنم زیرا به خود می
گویم چطور می توانم آن را بخرم؟ می ترسم . چطور این ترس را رها کنم؟
دوست عزیزم
وقتی به ترس چشم بدوزی، بزرگتر می شود. وقتی به آرزوهایت خیره شوی و عاشق آرزوهایت باشی، ترسها ناپدید می شوند.
خداوند
دنیا را در فراوانی آفریده است. یک مشت شن را در دست بگیر. چند دانه شن
است؟ برگهای یک درخت را بشمار. چند برگ بر شاخه های یک درخت است؟
خداوند
سخاوتمند است. ولی ما انسانها خسیس و تنگ نظر هستیم. از موفقیت و ثروت
دیگران ناراحت می شویم. یکی با ماشین مدل بالا رد می شود، انگار به ما فحش
مادر و خواهر داده است! و ما حتی در حق خودمان هم خسیس هستیم. ما خود را
لایق بهترین و بیشترین نمی بینیم.
دوست
عزیزم، خودت را دوست داشته باش. برای خودت بهترین را بخواه. کم کم ذهن تو
باور می کند. البته این تغییر باور یک شبه اتفاق نمی افتد. زمان می برد. همان طور که پیش از این گفتم باید ذهن ناخودآگاه خود را از نو برنامه ریزی کنی. برای این کار از تکرار جملات تاکیدی مثبت و تماشای تصاویر چیزهایی که دوست داری و داستان نوشتن درباره خواسته هایت استفاده کن.
یادت باشد وقتی آن خانه بزرگ را خریدی، ما را هم دعوت کنی:)