ممکن است بسیاری از شما از خود بپرسید که چرا بیشتر افراد تحصیلکرده خیلی پولدار نیستند و کسانی که خیلی خوب پول درمی آورند، چندان تحصیلکرده نیستند و با جزو شاگردان خوب کلاس نبوده اند؟
بعضی ها با غم و غصه می گویند که کسی قدر دانش را نمی داند. کسی قدر هنر را نمی داند. کسی قدر هوش را نمی داند و این قبیل حرف های مایوس کننده و غمگین کننده. ما ایرانی ها مردم مظلوم نمایی هستیم. به جای آن که دنبال اشکال کار خود باشیم، برای خودمان دل می سوزانیم و دیگران را مقصر و گناهکار اعلام می کنیم. یک روزی باید دست از این کار برداریم و زندگی خود را بررسی کنیم و راه حل پیدا کنیم و کشورمان را بسازیم.
به سر سوال اول مطلب برمی گردم، چرا شاگرد زرنگ های مدرسه، در پول درآوردن زرنگ نیستند؟
چون دانش ثروتمند شدن با دانش آکادمیک متفاوت است. کسی که در مدرسه نمره خوب می آورد، سواد کلامی خوبی دارد، اما با ارقام آشنا نیست. می تواند یک کتاب را به سرعت و به خوبی بخواند، ولی وقتی بقالی می رود نمی تواند قیمت ماست و شیر را در ذهنش جمع بزند و وقتی اسکناس پنج هزارتومانی می دهد، باقی پول را حساب کند.
او می تواند مقالات بلندبالا بنویسد ولی نمی تواند مخارجش را جایی یادداشت کند و آخر ماه بفهمد چقدر و کجا خرج کرده است.
او می تواند مسئله های فیزیک و ریاضی را مثل آب خوردن حل کند، ولی نمی تواند سر در بیاورد بابت قسط خانه اش چه مقدار بهره به بانک می پردازد.
بیشتر افراد تحصیلکرده ای که سواد مالی ندارند، از نظر مالی در لبه پرتگاه زندگی می کنند، زیرا درآمد ماهیانه و هزینه ماهیانه زندگی آنها مساوی است. یعنی هرچه درمی آورند، خرج می کنند و به فکر پس انداز و سرمایه گذاری نیستند. به همین دلیل ممکن است به ظاهر دارای رفاه مالی باشند، ولی در واقع در استرس و اضطراب زندگی می کنند.
از نظر من در مدارس به جای هر چیزی باید مهارت های زندگی را به کودکان آموخت. یکی از مهارت های زندگی داشتن سواد مالی است. حالا که مدارس چنین مطالبی را به ما نمی آموزند، آستین بالا بزنیم و خود را آموزش بدهیم. هر روز مطلبی در مورد مسائل مالی یاد بگیریم و هر روز قدمی در جهت کسب استقلال مالی برداریم.