مادران ناتنی عزیز! آیا تابهحال افکار زیر به ذهنتان آمده است:
- دیگر نمیتوانم بچههای همسرم را تحمل کنم. حتماً آدم بدی هستم.
- کاش همسرم سابقه ازدواج نداشت. کاش همسر سابقی وجود نداشت.
- پشیمانم وارد این آشفتگی خانوادگی شدهام.
- باید فرار کنم!
- نمیتوانم از پس این شرایط برآیم.
- خودم را گم کردهام. دیگر خودم را نمیشناسم.
- آیا من احمقم که در این خانواده ازکارافتاده باقی ماندهام؟
- بقیه مادران ناتنی مثل یک قهرمان از پس این وضعیت برمیآیند. چقدر من ضعیفم که اجازه میدهم یک بچه اینقدر حالم را بهم بریزد.
ممکن است گاهی اوقات این افکار در سرتان چرخ بخورد و شما بهعنوان یک مادرناتنی بابت آنها شرمنده باشید. خیالتان راحت باشد شما تنها مادرناتنی نیستید که این فکرها به سرتان میزند. درواقع اکثریت مادران ناتنی در بعضی مقاطع زندگیشان از این فکرها دارند. آنها زنانی ناتوان و آشفته نیستند، بلکه در بقیه جنبههای زندگیشان باهوش، بافکر، قوی و مهربان هستند.
وقتی زندگی دشوار میشود – و خدا میداند که زندگی مادران ناتنی بهراستی دشوار است! – غریزه حفظ حیات، زنگ خطر را به صدا درمیآورد و همه خصوصیات عالی اخلاقی را به چالش میکشد. شما ممکن است به سرحد تواناییهای خود رانده شوید.
اما همین شرایط میتواند فرصت رشد شما باشد. شما میتوانید در بعضی جنبههای وجودیتان به شکلی شگفتانگیز رشد کنید. ممکن است تواناییهایی در خود کشف کنید که هرگز از وجودشان خبر نداشتید.
یکی دو هفته پیش یک مادرناتنی با من مکاتبه داشت. او نوشت: از دست دخترخوانده 10 ساله خود بهجانآمده است.
پرسیدم مگر او چه میکند؟ نوشت: همهجا را بهم میریزد، یکسره حرف میزند و غرغر میکند.
خب... بچههای دهساله خانه را بهم میریزند، زیاد حرف میزنند و اگر حوصلهشان سر برود غر میزنند. کارهای این بچه عجیب غریب نبود.
از حالوروز خودش پرسیدم. اینطور پاسخ داد:
حدود یک سال هست اصلاً اعصاب ندارم. کلاً انرژی هم ندارم. همیشه سردرد و درد عضلات دارم. احساس میکنم دخترخواندهام سوهان روحم شده است. احساس میکنم او جلوی همهی اتفاقات خوب و خوشبختی و حس خوب رو از من میگیره. آخه هرجا میرم هرکار میکنم فکرش تو ذهنمه.
این خانم یک بچه شیرخوار دارد. ما با هم ملاقات نکردیم و برداشت من بر اساس نوشته و کلمات اوست. او در این نوشته علائم زیر را ذکر میکند:
- زود خشمی
- کمبود انرژی
- سردرد مداوم
- دردهای عضلانی
- افکار منفیدائمی
همه اینها نشانه افسردگی است. شاید او به دنبال زایمان دچار افسردگی شده است. توجه کنید افسردگی پس از زایمان میتواند بلافاصله پس از زایمان رخ بدهد یا بروز آن تا 12 ماه پس از زایمان به تعویق بیفتد؛ یعنی اگر یک سال پس از زایمان بیش از دو هفته خلق پایینی داشته باشید، ممکن است دچار افسردگی پس از زایمان شده باشید. شاید هم دلایل دیگری برای افسردگی و پایین آمدن خلقوخوی این خانم وجود داشته باشد. درهرصورت، تشخیص ایشان «افسردگی» است.
آن موقع که او با من مکاتبه کرده بود، تابستان بود و دخترخوانده دهساله او از صبح تا شب در خانه حضور داشت. بچه حوصلهاش سر میرود، غر میزند، سروصدا میکند، خانه را بهم میریزد. شلوغکاری یک بچه دهساله را در کنار افسردگی و خستگی و بیخوابی ناشی از نگهداری یک کودک شیرخوار بگذارید. اگر دخترخواندهاش در خانه نبود او میتوانست چند ساعت استراحت کند. متأسفانه سروصدای دخترخوانده اجازه نمیدهد او بخوابد. اگر نیم ساعت بخوابد، وقتی بیدار میشود میبیند بچه خانه را زیرورو کرده است.
به او حق میدهم بشدت کلافه باشد. وقتی این جملات را نوشت، قلبم درد گرفت:
از افکار منفی حالم از خودم به هم میخوره احساس میکنم آدم بسیار ضعیفی هستم که در برابر یه بچه کم آوردم .
خواهرکم، از افکار منفی خود شرمنده نباشید. شما افسرده و خسته هستید. به استراحت نیاز دارید. دخترخوانده شما هم نیاز به مراقبت یک بزرگسال دارد. شما زنی بزرگوار هستید که دختر بیمادر را زیر بالوپر خود گرفتهاید. این دوران سخت میگذرد. شما از چاه تاریک افسردگی بیرون خواهید آمد. دوباره خورشید میدرخشد. یک روز به عقب نگاه میکنید و دشواریهای فعلی را کوچک خواهید دید. قوی باشید. باور داشته باشید که پایان شب سیه، سپید است.
- کلسیم، آهن و مولتیویتامین مصرف کنید.
- آزمایش تیروئید بدهید. شاید کمکاری تیروئید داشته باشید.
- به روانشناس مراجعه کنید و درد دل کنید.
- شاید لازم باشد دوره کوتاهی داروی ضدافسردگی مصرف کنید.
- هرروز فیلمهای کمدی ببینید. فیلمهای هپی اند خیلی خوب هستند. فیلمهایی مثل:
- Blended
- First 50 Dates
- The Proposal
- You’ve Got Mail
- Bridget Jone’s Diary
به پزشک مراجعه کنید و آزمایشات لازم را انجام بدهید. پیش روانشناس بروید و حرف بزنید. اگر لازم است مدتی داروی ضدافسردگی مصرف کنید. افسردگی و اضطراب، سرماخوردگی روح است. افسردگی بسیار شایع است و بهراحتی درمان میشود، به شرطی که آن را انکار نکنید.
شادابی پایدار را گوش کنید و 28 آیتم شادابی را در خود بررسی و تأمین کنید.
مراقب خودتان باشید و مثل دستهگل از خودتان مراقبت کنید. قول میدهم دوران سختی خواهد گذشت، به شرطی که تسلیم غصه نشوید. مثل یک شیر زن مقابل لشکر غم بایستید و اجازه ندهید به خانواده شما حمله کند.
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
|
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
|