سلام گیس گلابتون قشنگم
راستش من عینا مثل تمرین چهل روزه پیش نرفتم. اما از قبل از شروع کارگاه درست از اول بهمن تصمیم گرفتم هر روز برم پیاده روی، چون اصلا اجتماعی نبودم و بیرون رفتن از خونه کلی استرس بهم می داد، فقط می رفتم دانشگاه و برمی گشتم خونه، به دوستم آرزو هم متعهد شدم و دقیقا تا ٢١ روز هر روز رفتم پارک دم خونه و پیاده روی کردم و جلوی اون روز استیکر چسبوندم! حتی یادمه دو سه روز وسطهای بهمن برف سنگینی اومد ولی رفتم.
بعدا که تو کارگاه ازدواج تمرین اجتماعی شدن رو بهمون یاد دادید سعی می کردم موقع بیرون رفتن از خونه لبخند بزنم و دو سه جمله با ادمهای اطرافم حرف بزنم! همین کار ساده کلللللی منو اجتماعی تر کرد، الان خیلی کارهام و خریدام رو تنها انجام می دم و استرس که ندارم هیچ، کلی هم از تنها انجام دادن کارهام لذت می برم.
اگه منظورتون جذب خواستگار و کیس های آشنایی هست بله من از مرداد که کتاب ازدواج مثل اب خوردن رو خریدم و با ارزو تمریناتش رو انجام دادم خواستگارهای زیادی پیدا کردم. که کاملا بی خیال ازدواج شده بودم و خودمم احساس می کردم چقدر دیدم نسبت به مردان و ازدواج عوض شد.
درست یک ماه بعد از کارگاه با مرد دلخواهم اشنا شدم و همه چی دقیقا همون جوری که دوست داشتم پیش رفت و توی همون تاریخی که برای خودم مشخص کرده بودم رابطه مون به یه ثبات رسیده بود، سه ماه بعدش هم عقد کردیم.
من با کمک نوشته های شما خییییییلی تغییر کردم.
من دختر منظم و بابرنامه ای نبودم، همه کارهام رو دقیقه نود و با کلی استرس انجام می دادم، زیاد وبگردی می کردم ، واسه انجام کارهام همش امروز و فردا می کردم، حتی وقتی یک هدف انتخاب می کردم نهایتایه هفته توش پشتکار داشتم و بعد نصفه ولش میکردم.
پست کسب عادت خوب خیلی برای من کارساز بود، چون متوجه شدم اشکال کارم کجاست، من یهو می خواستم عوض شم و کارهایی رو که عادت به انجامشون نداشتم رو بیارم توی برنامه روزانه م، و وقتی نمی شد، خودم رو سرزنش می کردم و عزت نفسم کم میشد. دیگه باورم شده بود نامنظم و بی اراده ام، تقریبا همه اطرافیانم هم منو به عنوان یه ادم دقیقه نودی می شناختند.
اما این پست به من کمک کرد عادت های خوب به دست بیارم و کم کم هر عادتی بشه جزیی اززندگیم، سحرخیزی، پیاده روی، کنترل زبان، هرشب کتاب خوندن و یه سری عادت مربوط به رفتار و خصوصیات اخلاقی . هر یه روزی که موفق میشدم و استیکر می گرفتم بابت اون روز، عزت نفسم بیشتر میشد و کم کم شدم یه ادم بااراده، جوری که اصلا وقتم روتلف نمی کنم، توی نت گوشیم یه لیست دارم از کارهایی که توی اون برج باید انجام بدم.
راستش توی ویدئویی که از کارگاه هدف پارسال گذاشتید یه جمله گفتیدکه خییییلی رو من تاثیر گذاشت ، گفتید وقتی یه لیست دارید ازهدفهاتون، می تونید چک کنید که ایا کارهای روزانه تون در جهت انجام اون کاره یا ربطی به اون نداره، الان من با داشتن این لیست که همیشه هم همراهمه، اصلا دیگه فکر وبگردی و وایبربازی و خلاصه هرچیزی که وقتم رو تلف کنه نیستم. فقط دارم کارهایی رو انجام میدم که منجر به تیک خوردن جلوی اون کار میشه.
راستی من به دو تا هدف هام رسیدم: ازدواج و دفاع از پایان نامه م. هدف بعدیم شغل بود که گرچه تا آذر که ددلاینم بود بهش نرسیدم امایه قدم خیلی مهم براش برداشتم و علاوه بر اون به ترسم هم غلبه کردم که واقعا مانع بزرگی هست برام. همسرم هم خیلی تشویقم می کنه و این خودش انگیزه خیلی خوبی بهم میده، امیدوارم منم یه روز مثل ارزو یه دختر موفق باشم توی شغل ام.
بخشید من خیلی حرفام طولانی شد. اگه بخوام از بقیه تغییراتم بگم وقتتون رو خیلی می گیرم، ولی فکر کردم به عنوان کسی که رسالت خودش رو اموزگاری می دونه خوشحال میشید اگه بفهمید به عنوان یه اموزگار چقدر به من کمک کردید و بهم یاد دادید. ازتون ممنونم و امیدوارم زندگی تون همیشه پر از خیر و برکت باشه.
شیوا
گیس گلابتون: خوشحال شدم؟ من از شادی رقصیدم! آفرین نازنینم. کارهایی که تو ظرف یکی دو سال انجام دادی، برای من چهل سال وقت برد. آفرین به تو. هزار آفرین به تو. خوش به سعادت معلمی که شاگردان بااستعدادتر از خودش داشته باشد. خوش به سعادت معلمی که شاگردانش ازش جلو بزنند.
آفرین! هزار آفرین!