مهارتهای زندگی
برای خانمهای تحصیلکرده
مربی رشد فردی
دکتر آناهیتا چشمه علایی
برای باز شدن صفحات بصورت همزمان
کلید ctrl را پایین نگه داشته
سپس روی لینک کلیک کنید!
همه ما مرتکب اشتباه شدهایم. گاهی اوقات ندانسته قلبی را شکستهایم، چشمی را گریان کردهایم و گاهی از روی ندانم کاری به دیگران صدمه زدهایم. بعضی مردم آگاهانه دیگران را میچزانند. در مورد این هیولاها نمینویسم، چون آزارگرانی که از اذیت کردن دیگران لذت میبرند، . هیولا و دستیار شیطانند. من در مورد خودمان حرف میزنیم، آدمهایی که دوست داریم خوب باشیم و خوب رفتار کنیم.
بعضیها لباسهای گران به تن دارند، سوار ماشینهای آن چنانی میشوند، بعد موقع غذا خوردن که میرسد، انگشت مبارکشان را وسط ساندویچ فرو میبرند و میان سس غلیظ، بالا و پایین میبرند تا یک دانه خیارشور پیدا کنند و دور بریزند. بعد چنان حریصانه ساندویچ را گاز میزنند که تمام سس روی چک و چانهشان راه می افتد...
امسال یکی از کارمندان جوانم وارد دانشگاه شد. انشاالله موفق باشد. دلم میخواست موقع خداحافظی از من بپرسد: "آیا برای ورود به دانشگاه توصیهای پیشنهادی دارید؟" او نپرسید. من هم زبانم را گاز گرفتم و او را با پند و اندرز بمباران نکردم. ولی این حرفها سر دلم مانده است. آنها را مینویسم شاید برای تازه دانشجویی مفید باشد.
آخر این هفته امتحان کنکور برگراز میشود. وای که چقدر از این امتحان عریض و طویل بدم میآید. سال 1365 امتحان کنکور دادم. دانشگاهها که بعد از انقلاب فرهنگی، چندین سال تعطیل بودند، بالاخره باز شده بودند. من ترسان و لرزان داشتم برای کنکور آماده میشدم. آن زمان (سی سال پیش) کلاس کنکور بود، ولی ما آن را جدی نمیگرفتیم.
یکی از سوالاتی که مرتب از طرف نوجوانان و حتی جوانان از من پرسیده میشود این است: شما می گویید قدر زندگیات را بدان و آن را هدر نده، لطفاً بنویسید چگونه از لحظه به لحظه زندگی خود استفاده کنیم؟